کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مینو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مینو
لغتنامه دهخدا
مینو. (اِ) آبگینه ٔ سفید و الوان . (ناظم الاطباء) (برهان ). آبگینه ٔ سفید و رنگین که به زیورها بکار برند و آن را مینا نیز گویند. (غیاث ). مینا. (فرهنگ نظام ) (جهانگیری ) (ناظم الاطباء) (برهان ). رجوع به مینا شود. || زبرجد. (ناظم الاطباء) (برهان ). ||...
-
مینو
لغتنامه دهخدا
مینو. (اِ) آسمان . (برهان ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ) (انجمن آرا). عالم علوی . (آنندراج ) (غیاث ) (رشیدی ). مقابل گیتی که عالم سفلی است . (آنندراج ). چرخ . (آنندراج ). فلک . (غیاث ) : اگر نواختری دادت به مینوابی مه ، اختران باشد نه نیکو. فخرالدین ...
-
مینو
لغتنامه دهخدا
مینو. (اِخ ) دهی است از دهستان کشور بخش پاپی شهرستان خرم آباد، واقع در 42 هزارگزی جنوب باختری سپیددشت و 15 هزارگزی غرب ایستگاه کشور. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
واژههای مشابه
-
سپنت مینو
لغتنامه دهخدا
سپنت مینو. [ س ِ پ َ ] (اِ مرکب ) خرد مقدس . رجوع به سپنتامئینیو و سپنتمد و اسپنت مینو شود.
-
دشت مینو
لغتنامه دهخدا
دشت مینو. [ دَ ت ِ ] (اِخ ) مینودشت . نام جدید حاجی لر، یکی از بخشهای گرگان است . رجوع به حاجی لر شود.
-
اسپنتا مینو
لغتنامه دهخدا
اسپنتا مینو. [ اِ پ ِ ] (اِخ ) از اوستایی سپنتامئینیو ، بمعنی خِرَد مقدس است که در آغاز پیدایش مزدیسنا، در رأس شش امشاسپند قرار داشته . (خرده اوستا تألیف پورداود صص 185 - 187). و بعدها بجای او اهورامزدا را گذاشتند. (یشت دوم و یشت نوزدهم بند 16). و ...
-
جستوجو در متن
-
منو
لغتنامه دهخدا
منو. [ م ِ ] (اِ) مخفف مینوست که بهشت باشد. (برهان ). مینو و بهشت . (ناظم الاطباء). رجوع به مینو شود.
-
مینوی
لغتنامه دهخدا
مینوی . (اِ) مینو. بهشت : وزان شارسان سوی مانوی راندکه او را جهاندار مینوی خواند.فردوسی (شاهنامه چ دبیرسیاقی 1120/43).رجوع به مینو شود.
-
مینوی
لغتنامه دهخدا
مینوی . [ ن َ ] (ص نسبی ) منسوب به مینو. بهشتی . جنتی . || روحانی . رجوع به مینو شود.- جهان (عالم ) مینوی ؛ جهان روحانی . عالم مینوی . مقابل دنیا و گیتی .
-
مدونه
لغتنامه دهخدا
مدونه . [ م َ ن ِ ] (هزوارش ، اِ) به لغت زند و پازند مینو را گویند که بهشت باشد و به عربی جنت خوانند.(برهان قاطع). این همان کلمه ٔ پهلوی مینوک [ مینو ]است که به قرائت سنتی به صور دیگر درآمده . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).
-
مینوفام
لغتنامه دهخدا
مینوفام . (ص مرکب ) به رنگ مینو. به رنگ مینا. کبودرنگ . رجوع به مینو و مینا شود.- چرخ مینوفام ؛ کنایه از آسمان است : ارم آرام دل نهادش نام خوانده مینوش چرخ مینوفام .نظامی .
-
سپنتامئینیو
لغتنامه دهخدا
سپنتامئینیو. [ س ِ پ َ م َ ] (اِ مرکب ) خرد مقدس ، و امروز آن را سپنتمد گویند. (مزدیسنا و... تألیف معین ص 301). و رجوع به سپنتمد و سپنت مینو شود.
-
مینورنگ
لغتنامه دهخدا
مینورنگ . [ رَ ] (ص مرکب ) به رنگ مینو. به رنگ زمرد. سبزرنگ : این گران مایه باغ مینورنگ که بخون دل آمده ست به چنگ .نظامی .