کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میلی متر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
میلی متر
لغتنامه دهخدا
میلی متر. [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) واحد طول در سیستم متری . یک هزارم متر. یک هزارم گز.- میلی متر مربع ؛ یک میلیونیم متر مربع.- میلی متر مکعب ؛ یک میلیاردیم متر مکعب . یک بیلیونیم متر مکعب .
-
واژههای مشابه
-
سی میلی
لغتنامه دهخدا
سی میلی . (اِخ ) دهی است از دهستان مکاوند بخش هفت گل شهرستان اهواز. دارای 250 تن سکنه . آب آن از چشمه ٔ تلخ و چاه . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و گله داری است . ساکنین از طایفه ٔ بختیاری هستند. این آبادی را سابقاً گردبیشه می نامیده اند. (از فره...
-
علی میلی
لغتنامه دهخدا
علی میلی . [ ع َ ی ِ می ] (اِخ ) ابن محمد میلی جمالی تونسی مالکی . رجوع به علی جمالی شود.
-
میل میلی
لغتنامه دهخدا
میل میلی . (ص مرکب ) با راههای باریک (در جامه ). با راهها و خطوط. راه راه . (از یادداشت مؤلف ). میل میل .- پارچه ٔ میل میلی ؛ یعنی خطدار. تیره دار. راه راه .
-
میلی گرم
لغتنامه دهخدا
میلی گرم . [ گ ِ رَ ] (فرانسوی ،اِ مرکب ) یک هزارم گرم .
-
بی میلی
لغتنامه دهخدا
بی میلی . [ م َ / م ِ ] (حامص مرکب ) انحراف نداشتن . گردش نداشتن بسویی . چفسیدگی نداشتن . || گرایش نداشتن . عدم تمایل . عدم رغبت . فقدان اشتها. رجوع به میل شود.
-
جستوجو در متن
-
مسلسل
لغتنامه دهخدا
مسلسل . [ م ُ س َ س َ ] (از ع ، اِ) نوعی سلاح آتشین خودکار که پیاپی تیر اندازد. (کالیبر دهانه ٔ مسلسل ها از 7 میلی متر تا 20 میلی متر متغیر است ). (از دایرةالمعارف کیه ). شصت تیر. میترایوز. (یادداشت مرحوم دهخدا).- به مسلسل بستن ؛ کسی یا حیوانی یا شی...
-
میکرسکپ
لغتنامه دهخدا
میکرسکپ . [ رُ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) ریزبین . (لغات فرهنگستان ). ذره بین . (یادداشت مؤلف ). اسبابی که برای دیدن اشیاء فوق العاده ریزه که رؤیت آنها با چشم ممکن نیست بکار رود. دستگاهی جهت رؤیت ذرات ریزی که دیدن آنها با چشم طبیعی میسر نیست و آن از دو ...
-
سکبینه
لغتنامه دهخدا
سکبینه . [ س َ ن َ / ن ِ ] (اِ) سکوینه . صغبین (معرب ). سقبین . «سگاپنون » . (اشتنگاس ). صغبین . لاتینی «سگاپنوم » . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).صمغی که از گیاه سکبینه استخراج میشود و در طب از آن بعنوان مقوی و قاعده آور و ضدتشنج استفاده میگردد. ا...
-
شهرک الموت
لغتنامه دهخدا
شهرک الموت . [ ش َ رَ ک ِ اَ ل َ ] (اِخ ) از روی نقشه ٔ میس استارک قریب 9 یا 7 میل در مشرق ملتقای آب الموت با آب طالقان است و هر میلی 1609 متر = 14481 متر یا 14 کیلومتر و نیم که از قرار حساب تقریبی هر 6 کیلومتری یک فرسخ ، قریب دو فرسخ و نیم یا دو فرس...
-
بدسغان
لغتنامه دهخدا
بدسغان . [ ب َ دَ ] (اِ) گیاهی است بر هم پیچیده مانند ریسمان تافته و آن از پنج عدد بیشتر نمی شود.عشقه . لبلاب . قاتل ابیه . (برهان قاطع) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). درختچه ای است به ارتفاع 2 تا 5 متر و دارای شاخه های متعدد برنگ سبز مایل به آبی است ...
-
فیلم
لغتنامه دهخدا
فیلم . (فرانسوی ، اِ) ماده ای است که از نیترات دُ سلولز (قابل اشتعال ) یا استات دُ سلولز (غیرقابل اشتعال ) ساخته شده و برای گرفتن تصاویر سینمایی به کار میرود. عرض آن 35 میلی متر است . در حواشی فیلم پهلوی سوراخهای اعداد نشانه گذاشته شده که در فاصله ٔ ...
-
گرم
لغتنامه دهخدا
گرم . [ گ ِ رَ ] (فرانسوی ، اِ) گرام . واحد اوزان مستعمله در بیشترممالک متمدنه و عبارت است از وزن یک سانتیمتر مکعب آب مقطر با چهار درجه حرارت در تحت فشار طبیعی 57 سانتی متر آتمسفر و تقریباً معادل است با پنج نخود و خمس نخود و کمی افزون از ماشه میباشد....