کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میعادگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
میعادگاه
لغتنامه دهخدا
میعادگاه . (اِ مرکب ) جایی که دو گروه با هم عهد اتفاق می بندند و قرار مدار کارهای خود را می دهند. (ناظم الاطباء). وعده گاه . وعده جای . قرارگاه . جای قرار گذاشتن و وعده دادن : روان کرد مرکب به میعادگاه پذیره که دشمن کی آید ز راه . نظامی .بهشت از حضرت...
-
جستوجو در متن
-
وعده جای
لغتنامه دهخدا
وعده جای . [ وَ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) جای قرارداد. || محل ملاقات . میعاد. میعادگاه .
-
میعادگه
لغتنامه دهخدا
میعادگه . [ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف میعادگاه و به معنی آن . وعده جای . وعده گاه . آنجای که قرار گذارند حضور و انجام دادن کاری را : میعادگه بهارت آنجاست آنجاست کلید کارت آنجاست . نظامی .چو شیرین را ز قصر آورد شاپورملک را یافت از میعادگه دور. نظامی .و...
-
مشعرة
لغتنامه دهخدا
مشعرة. [ م َ ع َ رَ ] (ع اِ) جای شعر خواندن . (غیاث ) (آنندراج ). میعادگاه شاعران . (از فرهنگ جانسون ). || جماعت شعراء و اجتماع شاعرها. (ناظم الاطباء).
-
روان کردن
لغتنامه دهخدا
روان کردن . [ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فرستادن . گسیل داشتن . روانه کردن . ارسال کردن : اگر رسول فرستد حکم را مشاهده باشد. گفتند سخت صواب است روان کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 354). روز پنجشنبه هشتم این ماه روان کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 344).تا ز پ...
-
گاه
لغتنامه دهخدا
گاه . (اِ) عصر. دوره . زمان : و از خلق نخست که را آفرید از گاه آدم تا این زمانه . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).چنین تا بگاه سکندر رسیدز شاهان هر آنکس که آن تخت دید. فردوسی .باده ای چون گلاب روشن و تلخ مانده در خم ز گاه آدم باز. فرخی .هر شاعری به گاه امیری ب...
-
ابوریحان
لغتنامه دهخدا
ابوریحان . [ اَ رَ ] (اِخ ) بیرونی . محمدبن احمد خوارزمی بیرونی . از اجله ٔ مهندسین و بزرگان علوم ریاضی . او یکی از نوادر دُهاةِ اعصار و نمونه ٔ کامل ذکاء و فطنت و شدت عمل ایرانی است . مولد او در بیرون خوارزم بوده و چنانکه یاقوت در معجم الادبا آرد بی...