کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میرزا قشمشم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کامران میرزا
لغتنامه دهخدا
کامران میرزا.(اِخ ) فرزند بابر شاه و برادر همایونشاه هندی . از طرف همایونشاه در سال 937 هَ .ق . والی کابل و قندهار و غزنین شد و در سال 956 هَ .ق . که قصد حجاز کرده بود در راه درگذشت . طبع شعر داشت و بیت زیر از اوست :چشم بر راه تو داریم شد ایامی چندوق...
-
کیجیک میرزا
لغتنامه دهخدا
کیجیک میرزا. (اِخ ) خواهرزاده ٔ سلطان میرزا بایقرا. پادشاه زاده ای خوش خلق بود و طبع خوب و ادراک بلند و ذهن شوخ و حافظه ای قوی داشت و به اکثر علوم به مطالعه ٔ خود وقوف یافت . درشعر و معما نیک بود و باوجود این فضایل به فقر و نامرادی مایل شد، و به زیار...
-
نصراﷲ میرزا
لغتنامه دهخدا
نصراﷲ میرزا. [ ن َ رُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن نادرشاه افشار، پس از کشته شدن نادرشاه وی به اتفاق برادرش شاهرخ میرزا به سوی مرو فرار کرد و سرانجام «جمعی از قراولان مروی در راه به نصراﷲ میرزا برخورده او را گرفته به کلات آوردند» و سپس به مشهد نزد علیقلی خان ...
-
غلامحسین میرزا
لغتنامه دهخدا
غلامحسین میرزا. [ غ ُ ح ُ س َ ] (اِخ ) قاجار، ملقب به صدرالشعرا فرزند ملک ایرج میرزا شاعر معروف است که در اواخر قرن سیزدهم در تبریز اقامت داشت و از ملازمان مظفرالدین شاه قاجار بود و لقب صدرالشعرا را نیز مظفرالدین میرزا به وی داده بود. (از مقدمه ٔ دیو...
-
صالح میرزا
لغتنامه دهخدا
صالح میرزا. [ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به محمدصالح میرزا... شود.
-
طهماسب میرزا
لغتنامه دهخدا
طهماسب میرزا. [ طَ ] (اِخ ) ابوالفتح طهماسب میرزا. یکی از فرزندان شاه اسماعیل صفوی بوده است . رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 531 و فهرست آن جلد شود.
-
طهماسب میرزا
لغتنامه دهخدا
طهماسب میرزا. [ طَ ] (اِخ ) از خوانین افشاریه ، فرزند نادرمیرزا. رجوع به مجمل التواریخ گلستانه ص 333 شود.
-
همایون میرزا
لغتنامه دهخدا
همایون میرزا. [ هَُ ] (اِخ ) رجوع به همایونشاه شود.
-
ابراهیم میرزا
لغتنامه دهخدا
ابراهیم میرزا. [ اِ ] (اِخ ) برادرزاده ٔ نادرشاه افشار. چون برادر او علیشاه (عادل شاه )در مشهد مقدس جانشین نادر گشت ابراهیم میرزا صاحب اختیار فارس شد و در سال 1162 هَ .ق . بمخالفت علیشاه برخاسته بین آنان در سلطانیه محاربتی روی داد. علیشاه مغلوب و اسی...
-
ابراهیم میرزا
لغتنامه دهخدا
ابراهیم میرزا. [ اِ ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم بن شاهرخ شود.
-
ابراهیم میرزا
لغتنامه دهخدا
ابراهیم میرزا. [ اِ ] (اِخ ) فرزند بهرام میرزابن شاه اسماعیل صفوی . او شاعر بوده و جاهی تخلص میکرده و به امر جد خود اسماعیل بقتل رسیده است .
-
ابراهیم میرزا
لغتنامه دهخدا
ابراهیم میرزا. [ اِ] (اِخ ) اردوبادی . شاعر فارسی . در زمان سلطنت شاه جهان به هندوستان رفت و معلم فرزندان جعفرخان گردید وعاقبت در زمره ٔ درویشان درآمده ترک و تجرید گزید.
-
ابراهیم میرزا
لغتنامه دهخدا
ابراهیم میرزا. [ اِ] (اِخ ) از امرای بدخشان ، فرزند سلیمان میرزا. آنگاه که با پدر خویش به تسخیر بلخ رفت در جنگ اسیر شد و در 967 هَ .ق . به امر محمدخان حاکم بلخ کشته گشت .
-
ابوالحسین میرزا
لغتنامه دهخدا
ابوالحسین میرزا. [ اَ بُل ْ ح ُ س َ] (اِخ ) کورکان . رجوع به حبیب السیر ج 2 ص 297 شود.
-
دره میرزا
لغتنامه دهخدا
دره میرزا. [ دَ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند. واقع در 40 هزارگزی شمال باختری شهر نهاوند و کنار راه مالرو قره لباس به فیروزآباد پائین . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . ایل ترکاشوند برای تعلیف احشام به این ده می آیند. (از فرهنگ ج...