کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میتمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
میتمة
لغتنامه دهخدا
میتمة. [ م َ ت َ م َ ] (ع اِ) ج ِ یتیم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ). رجوع به یتیم شود.
-
جستوجو در متن
-
یتامی
لغتنامه دهخدا
یتامی . [ ی َ ما ] (ع ص ، اِ) ج ِ یتیم . (اقرب الموارد) (دهار) (آنندراج ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). ایتام . یَتَمَة. مَیتَمَة. یتائم . (از اقرب الموارد). یتیمان : ولدان یتامی یکسر دست بی پدری بر سر. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). و رجوع به یتیم شود.
-
مأیمة
لغتنامه دهخدا
مأیمة. [ م َءْ ی َ م َ ] (ع اِ) سبب بیوگی . گویند: الحرب مأیمة للنساء؛ کارزار سبب بیوگی زنان می گردد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). الحرب مأیمة میتمة؛ یعنی جنگ مردان را می کشد و زنان را بی شوهر و فرزندان را بی پدر می کند. (از اقرب الموارد).
-
یتیم
لغتنامه دهخدا
یتیم . [ ی َ ] (ع ص ) مرد بی پدر. (منتهی الارب ). کودک بی پدر. (ناظم الاطباء). از آدمیان آنکه پدر از دست داده باشد و به حد مردان نرسیده باشد. (از اقرب الموارد). از آدمی آنکه پدر ندارد. (آنندراج ). طفل بی پدرو گاهی به معنی بی مادر باشد و طفلی که مادر ...