کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میانی زیرین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تهی میانی
لغتنامه دهخدا
تهی میانی . [ ت َ / ت ِ / ت ُ ] (حامص مرکب ) بی مغزی . کم ظرفی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : پس از این همه مناقب ، خجلم خجل پشیمان که ثنای خویش گفتن بود از تهی میانی . نظامی (یادداشت ایضاً).آن باد که این دهل زبانی باشدتهی و تهی میانی . نظامی .رجوع به...
-
باریک میانی
لغتنامه دهخدا
باریک میانی . (حامص مرکب ) کمرباریکی . لاغرمیانی . رجوع به باریک شود.
-
جستوجو در متن
-
چهل پای
لغتنامه دهخدا
چهل پای . [ چ ِ هَِ ] (اِ مرکب ) نام گیاهی است که در داروسازی بکار میرود. (از ناظم الاطباء). گیاهی از تیره ٔ سرخس ها است ساقه ٔ زیرین ضخیم دارد برگهای آن بزرگ و طویل است وهیچگونه بریدگی در پهنه ٔ آنها دیده نمیشود. در سطح زیرین آنها برجستگی میانی برگ ...
-
ورید
لغتنامه دهخدا
ورید. [ وَ ] (ع اِ) آن رگ از بدن انسان و دیگر حیوانات که جهنده نباشد. (ناظم الاطباء). || رگ گردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ، اَورِدَة، ورود. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). وُرُد. (اقرب الموارد). هر رگ که از جگر ...
-
فک
لغتنامه دهخدا
فک . [ ف َک ک ] (ع مص ) جدا کردن چیزی را. (منتهی الارب ). جدا کردن و دور کردن یکی از دیگری . (از اقرب الموارد). || رهانیدن رهن را و بیرون آوردن . (منتهی الارب ). رهانیدن رهن و بیرون آوردن آن از دست مرتهن . (از اقرب الموارد). || آزاد کردن بنده را. || ...
-
آن
لغتنامه دهخدا
آن . (ضمیر، ص ) اسم اشاره بدور، چنانکه «این » اسم اشاره به نزدیک است . ج ، آنان ، آنها. و گویند آنان مخصوص بذوی الروح و آنها در غیرذوی الروح و هم در ذوی الروح مستعمل است : نزد آن شاه زمین کردش پیام داروئی فرمای زامهران بنام . رودکی .آمد آن نوبهار توب...