کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میامن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
میامن
لغتنامه دهخدا
میامن . [ م َ م ِ ] (ع اِ) ج ِ میمنة، به معنی برکتها و سعادتها و نیکبختیها؛ گویند از میامن قدوم شما بیمار بهبودیافت . میامن انفاس شما مایه ٔ رستگاری فلان شد. (از یادداشت مؤلف ). سعادت و برکت و میمنت و میمنتها و سعادتها. (ناظم الاطباء). برکتها و سعاد...
-
میامن
لغتنامه دهخدا
میامن . [ م ُ م ِ] (ع ص ) آنکه به طرف راست می باشد. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
رامسس ششم
لغتنامه دهخدا
رامسس ششم . [ س ِ س ِ ش ِ ش ُ ](اِخ ) نبمارع میامن . از فراعنه ٔ مصر و از سلسله ٔ بیستم است که سلطنت بسیار کوتاهی داشته است . رجوع به تاریخ مصر قدیم ص 27 شود.
-
رامسس هفتم
لغتنامه دهخدا
رامسس هفتم . [ س ِ س ِ هََ ت ُ ] (اِخ ) اوزیمارع میامن . از فراعنه ٔ مصر قدیم و از سلسله ٔ بیستم بود که حداقل هفت سال سلطنت کرده است . رجوع به تاریخ مصر قدیم ص 37 شود.
-
معمور گردیدن
لغتنامه دهخدا
معمور گردیدن . [ م َ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) معمور گشتن . آباد شدن . آبادان گشتن : اراضی آن نواحی از میامن آن خیر جاری معمور و مسکون گردد. (ظفرنامه ٔ یزدی ).
-
عقیدت
لغتنامه دهخدا
عقیدت . [ ع َ دَ ] (ع اِ) عقیدة. عقیده . عقیده و پنداشتی .(ناظم الاطباء). آنچه انسان بدان اعتقاد و یقین دارد. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به عقیدة و عقیده شود : اگر بهتر نگریسته بود خبث عقیدت او... مشاهدت افتد. (کلیله و دمنه ). لاجرم به میامن این نیتها...
-
میمنة
لغتنامه دهخدا
میمنة. [ م َ م َ ن َ ] (ع اِمص ) ج ، میامن . (دهار). برکت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). فرخندگی . میمنت . میمنه . || نیک بختی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). شگون نیک . (فرهنگ نظام ). || (اِ) سوی ...
-
مواضع
لغتنامه دهخدا
مواضع. [ م َ ض ِ ] (ع اِ) ج ِ موضع به معنی جای . (آنندراج ) (اقرب الموارد) (دهار) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن جرجانی ص 96). || جایها و محلها و قریه ها. (ناظم الاطباء). ج ِ موضع. جایگاهها. محلها. موقعها. موردها. مطلق مکانها : اگر مواضع حقوق به امساک...
-
مواهب
لغتنامه دهخدا
مواهب . [ م َ هَِ ] (ع اِ) ج ِ مَوهَبَة. (منتهی الارب ) (دهار) (اقرب الموارد)(ناظم الاطباء). عطیه ها. ج ِ موهبت . (غیاث ) : منتظریم جواب این نامه را... تا به تازه گشتن اخبار سلامتی خان ... لباس شادی پوشیم و آن را از بزرگتر مواهب شمریم . (تاریخ بیهقی ...
-
مسکون
لغتنامه دهخدا
مسکون . [ م َ ] (ع ص ) آرمیده . (آنندراج ). آرام کرده شده و تسلی داده شده . (ناظم الاطباء). آرام گرفته .- مسکون شدن ؛ آرام کرده شدن . خشنودکرده شدن . تسلی داده شدن . (ناظم الاطباء). || مسکون الی روایته ، در اصطلاح درایه مثل صالح الحدیث است . || منزل...
-
خاکی شیرازی
لغتنامه دهخدا
خاکی شیرازی . [ی ِ ] (اِخ ) وی یکی از دراویش و شعراء است . هدایت در«ریاض العارفین » شرح حال او را چنین می آورد: اسم اومیرزا امین ، فقیری است دردمند و سالکی است دل نژند. پیوسته در زحمت و ابتلاء مبتلی و گرفتار و از ملامت و شناعت منکرین در آزار. رنجهای ...
-
رخصت
لغتنامه دهخدا
رخصت . [ رُ ص َ ] (ع اِمص ) اذن وپروانه و پروانگی و لهی و اجازه ٔ حرکت و کوچ . (ناظم الاطباء). جواز. (ناظم الاطباء). دستوری . (آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ) (یادداشت مؤلف ) (فرهنگ نظام ). اجازت . (از آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ) (غیاث اللغات ). ا...
-
مجاهدت
لغتنامه دهخدا
مجاهدت . [ م ُ هََ / هَِ دَ ] (ع اِمص ) مجاهدة. مجاهده . محاربه . قتال با دشمن . جهاد. جنگ در راه خدا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مجاهدة. مجاهده : تا معاندت کفار ظاهر گشت ... آنگاه آیات جهاد بیامد و فرضیت مجاهدت ، هم از وجه شرع و هم از طریق خرد ثاب...
-
یمن
لغتنامه دهخدا
یمن . [ ی ُ ] (ع اِمص ) نیک بختی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خجستگی . (دهار). میمنت . ج ،میامن . (ناظم الاطباء). مبارکی . (آنندراج ). نیک فالی . خوش اغوری . شگون . فرخی . فرخندگی . خوش شگونی . فال نیک . مقابل شُؤْم ، فال بد. (یادداشت مؤلف ) : ...