کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکرص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکرص
لغتنامه دهخدا
مکرص . [ م ِ رَ ] (ع اِ) شیر دوشه ٔ چرمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گویند مشکی که در آن شیر دوشند. (از اقرب الموارد). || آوندی است . (منتهی الارب ) (آنندراج )(از اقرب الموارد). یک نوع آوندی . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مکرس
لغتنامه دهخدا
مکرس . [ م ُ ک َرْ رَ ] (ع ص ) جوان کوتاه بالا پرگوشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کوتاه بالای فربه پرگوشت . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).