کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکثان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکثان
لغتنامه دهخدا
مکثان . [ م ُ ] (ع مص ) مکث . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (اقرب الموارد). رجوع به مکث شود.
-
واژههای همآوا
-
مکسان
لغتنامه دهخدا
مکسان . [ م ُ ] (اِخ ) دهی از بخش بزمان شهرستان ایرانشهر است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ، ج 8).
-
جستوجو در متن
-
مکث
لغتنامه دهخدا
مکث . [ م َ / م ِ / م ُ /م َ ک َ ] (ع مص ) درنگ کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (ترجمان القرآن ). درنگ کرن و انتظار نمودن . مکیثی [ م ِ ک کی ثا ] . مِکّیثا. مُکوث . مُکثان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
درنگ کردن
لغتنامه دهخدا
درنگ کردن . [ دِرَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پائیدن . دیر ماندن . مولیدن . فرغول . (یادداشت مرحوم دهخدا). اهمال کردن . کوتاهی کردن . مسامحه کردن . بر جای ماندن . مبادرت به کاری نکردن . تأمل کردن . سوختن وقت . تأخیر کردن . طول دادن . در تعویق و تأخیر اند...