کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکتفی با پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکتفی با
لغتنامه دهخدا
مکتفی با. [ م ُ ت َ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) (جلوس 289 - 295 هَ . ق .). رجوع به علی عباسی شود.
-
جستوجو در متن
-
مستکفی با
لغتنامه دهخدا
مستکفی با. [ م ُ ت َ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) عبداﷲبن علی المکتفی بن المعتضد مکنی به ابوالقاسم ، بیست و دومین خلیفه ٔ عباسی . رجوع به عبداﷲ (ابن علی بن مکتفی ) شود.
-
ذکرویه
لغتنامه دهخدا
ذکرویه . [ ] (اِخ ) امیرقرامطه ، معاصر مکتفی باﷲ عباسی که در محرم سال 294 به بادیه درآمده سر راه برحاجیان گرفت و قوافل را غارت کرد و قریب بیست هزار تن از حجاج را بکشت و مکتفی وصیف را با فوجی لشکر به دفع او فرستاد وصیف در اواخر ربیعالاول 294 به ذکرویه...
-
هارون
لغتنامه دهخدا
هارون . (اِخ ) ابن خمارویه بن احمدبن طولون (264-292 هَ . ق .). از پادشاهان سلسله ٔ طولونیه مصر است که بعد از کشته شدن برادرش جیش در سال 283 هَ . ق . با او بیعت کردند هارون بر معتضد عباسی از قنسرین و اطراف آن فرودآمد. و چون مکتفی باﷲ در بغداد به خلافت...
-
ابراهیم خلیجی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم خلیجی . [ اِ م ِ خ َ ] (اِخ ) قائدی از امراء بنی طولون در 292 هَ .ق . او از دست خلفای عباسی والی مصر بود و در آنجا بمخالفت عیسی بن محمد نوشزی برخاست و نوشزی مغلوب شده به اسکندریه گریخت . خلیفه مکتفی بسپاهسالاری فاتک سپاهی بتدبیر او به مصر فرس...
-
بارس
لغتنامه دهخدا
بارس . (اِخ )بابرس . پارس . ابن اثیر در ضمن حوادث سال 295 هَ . ق . و مرگ اسماعیل بن احمد سامانی مینویسد: چون ابونصر احمد [ فرزند اسماعیل ] وارد نیشابور شد بارس کبیر از بیم از گرگان بسوی بغداد گریخت و علت بیم وی آن بود که امیراسماعیل هنگامی که گرگان ر...
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن علی بن مکتفی المعتضدمعروف به المستکفی باﷲ. از خلفاء دولت عباسی عراق است . بعد از خلع المتقی باﷲ به سال 333 هَ . ق . با اوبیعت کردند و مدت یکسال و چهار ماه خلافت کرد. به امر او القاب معزالدوله ، عمادالدوله ، رکن الدو...
-
حسین
لغتنامه دهخدا
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن زکرویه قرمطی ملقب به صاحب الشامه . (المرصع ص 58). در ایام مکتفی بر بعض از بلاد شام استیلا یافت و به لوازم قتل و غارت قیام نمود و در پایان بدست محمدبن سلیمان کشته شد و پدرش زکرویه مدتها پس از وی در راه مکه به قیام خود ادا...
-
صافی خرمی
لغتنامه دهخدا
صافی خرمی . [ ی ِ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) از خاصگان ابوالعباس معتضدعباسی است . ابن اثیر در حوادث سال 288 هَ . ق . گوید: چون معتضد به بستر مرگ افتاده و زبان او از حرکت بماند صافی خرمی را بخواست و یک دست بر چشم و دست دیگر به گلو کشید یعنی مرد یک چشم را بکشید...
-
ابوعثمان
لغتنامه دهخدا
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعیدبن غالب بغدادی . ابن ابی اصیبعه گوید: و طبیبی عارف و عالم و نیکومعالجه بود و در خدمت معتضد خلیفه ٔ عباسی میزیست و معتضد احسان و انعام فراوان در حق وی کردی و پدر او غالب نیز از اطباء مشهور است ونزد موفق خلیفه وهم معتضد...
-
حمدان
لغتنامه دهخدا
حمدان . [ ح َ ] (اِخ ) (آل ...) نام دولتی است که در زمان خلافت عباسیان در جزیره و سوریه فرمانروائی داشته و ابوالهیجا عبداﷲبن حمدان مؤسس این سلاله بوده و حمدانیان در زمان سیف الدوله به اوج عزت و اقبال نایل شدند و شأن و شوکت درخشان یافتند و دائره ٔ ح...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن حسن بن اسماعیل السکونی الکندی النسابة مکنی به ابوعبداﷲ. او از خواص مکتفی و مقتدر بود و ابوالحسن محمدبن جعفربن النجار الکوفی در تاریخ کوفه ذکر او آورده است و گوید او در ادب از شاگردان ثعلب و ملیح المجلس و حسن الترسل و ممکّن...
-
بارع
لغتنامه دهخدا
بارع . [ رِ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ حسین بن محمد بدری بغدادی (443-524 هَ . ق .) (1051-1130 م .). یکی از مشاهیر شعر است که در سال 443 در محله ٔ بدریه ٔ بغداد متولد شد و در سال 524 هَ . ق . درگذشت و در اواخر عمر نابینا شد. در ادبیات و نحو و لغت دانشی بسزا دا...
-
بنومنجم
لغتنامه دهخدا
بنومنجم . [ ب َ م ُ ن َج ْ ج ِ ] (اِخ ) یا آل منجم . خاندان و اولاد و احفاد ابومنصور ابان ، حسیس بن وریدبن کادبن مهابنداد حساس بن فروغ دادبن استادبن مهرحسیس بن یزدجرد. یحیی مکنی به ابوعلی پسر ابومنصور ابان ، منجم مأمون خلیفه است . و بدست همین خلیفه ...