کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکتشف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکتشف
لغتنامه دهخدا
مکتشف . [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) کشف کننده . اکتشاف کننده . و رجوع به اکتشاف شود.
-
مکتشف
لغتنامه دهخدا
مکتشف . [م ُ ت َ ش َ ] (ع ص ) کشف شده . اکتشاف شده . ج ، مکتشفات .
-
جستوجو در متن
-
مکتشفة
لغتنامه دهخدا
مکتشفة. [ م ُ ت َ ش َ ف َ ] (ع ص ) تأنیث مکتشف . رجوع به مکتشف شود.
-
پیری
لغتنامه دهخدا
پیری . (اِخ ) رابرت . مکتشف آمریکائی در نواحی شمالی . وی بقطب شمال بسال 1909 م . کاملاً نزدیک شد. مولد در کرسون سپرینگ بسال 1856 و وفات 1920.
-
پرژوالسکی
لغتنامه دهخدا
پرژوالسکی . [ پْرْ / پ ِ ژِ ] (اِخ ) یا پرزوالسکی (نیکلا میخائیلویچ ). صاحب منصب و مکتشف روسی . متولد در کیمبروی (سمولنسک ) بسال 1839 م . و متوفی در کاراکل (سمیریه چنسک ) بسال 1888 م . وی در 1867 اولین بار به سیاحت آغاز و سرزمین اوسوری را مورد فحص و ...
-
پدیدار
لغتنامه دهخدا
پدیدار. [ پ َ ] (ص مرکب ) پدید. ظاهر. پیدا. آشکار. آشکارا. مرئی . مشهود. هویدا. عیان . بارز. نمایان . روشن . واضح . طالع. مکشوف . منکشف . جلی : پدیدار کردن ؛ روشن ، آشکار، هویدا، ظاهر، مشهود کردن ، معلوم ، معین ، مقرر کردن .کجاباشد ایوان گوهرفروش پدی...