کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکتب خانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکتب خانه
لغتنامه دهخدا
مکتب خانه . [ م َ ت َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جای آموزانیدن کودکان . (ناظم الاطباء). اگر چه عندالتحقیق این ترکیب غلط است چرا که لفظمکتب که صیغه ٔ اسم ظرف باشد به معنی جای کتابت ، حاجت به لفظ خانه ندارد ولی اوستادان به سبیل تجرید در شعر خود آورده اند. ...
-
واژههای مشابه
-
مکتب دار
لغتنامه دهخدا
مکتب دار. [ م َ ت َ ] (نف مرکب ) معلم . (آنندراج ). کسی که کودکان را خواندن و نوشتن و جز آن آموزد. (ناظم الاطباء).
-
مکتب داری
لغتنامه دهخدا
مکتب داری . [ م َ ت َ ] (حامص مرکب ) شغل مکتب دار. (ناظم الاطباء). و رجوع به مکتب دار شود.
-
جستوجو در متن
-
خانه
لغتنامه دهخدا
خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) آن جایی که در آن آدمی سکنی می کند. (ناظم الاطباء). سرا. منزل . مستَقَرّ : برگزیدم بخانه تنهایی از همه کس درم ببستم چست . شهیدبلخی .کنون همانم و خانه همان و شهر همان مرا نگویی کز چه شده ست شادی سوگ . رودکی .سبک پیرزن سوی خانه...
-
ملاخانه
لغتنامه دهخدا
ملاخانه . [ م ُل ْ لا ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مکتب . مکتب خانه . جایی که در آن کودکان گرد می آمدند و مکتب داری ، خواندن و نوشتن را به آنان می آموخت . مدرسه . معلم خانه .
-
درس خانه
لغتنامه دهخدا
درس خانه . [ دَ ن َ / ن ِ ] (اِمرکب ) مدرسه . مکتب . درسگاه . (آنندراج ) : پرواز دانشم ز عناصر برون نرفت دارم ز درس خانه ٔ او لوح در کنار. ؟ (از آنندراج ).
-
ادب خانه
لغتنامه دهخدا
ادب خانه . [ اَ دَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) دبستان . مکتب . || مقعدة. طهارت گاه . مذهب . مرفق . خلا. خَلاء. مِرحاض . مبال . مستراح . بیت الخلاء.خلاجای . بیت التخلیه . کابینه . آبدست جای . حاجتگاه . حاجت خانه . نهانخانه . مَخبرَه . وضوگاه . مَخرَءَة. آب...
-
معلم خانه
لغتنامه دهخدا
معلم خانه . [ م ُ ع َل ْ ل ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مکتب و مدرسه . (آنندراج ). جای درس و تحصیل و مدرسه . (ناظم الاطباء) : معلم خانه ٔ چشمش چه رسم آورد در عالم که طمع افتاد موران را سلیمان رافریبیدن .(کلیات شمس چ فروزانفر ج 7 ص 435).
-
حرمگاه
لغتنامه دهخدا
حرمگاه . [ ح َ رَ ] (اِ مرکب ) محل سرای . و بمعنی منکوحه و حلیله نیز آرند، تسمیةالحال باسم المحل . فارسیان بر بعض الفاظ با وصف معنی ظرفیت لفظ، گاه و خانه زیاده کنند، چنانکه حرمگاه و مکتب خانه و بزمگاه و حرم سرا. (از غیاث ) : نهانخانه ٔ صبحگاهی شودحرم...
-
دبستانی
لغتنامه دهخدا
دبستانی . [ دَ ب ِ ] (ص نسبی ) منسوب به دبستان . || شاگرد دبستان . شاگرد مکتب .طفل دبستان . طفل مکتب خانه . (برهان ). بچه مکتبی . سبق خوان . متکلم . دیسانی . (لغت محلی شوشتر) : شو گوش خرد برکش چون طفل دبستانی تا پیر مغان بینی در بلبله گردانی . خاقانی...
-
درسگاه
لغتنامه دهخدا
درسگاه . [ دَ ] (اِ مرکب ) مدرسه . مکتب . درس خانه . (آنندراج ) : به درسگاه مولانا قطب الدین شیرازی رفت . (منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلین ص 135). مسود این اوراق ... در درسگاه دین پناه ... قوام الملة و الدین عبداﷲ. (مقدمه ٔ منسوب به محمد گل اندام ). ...
-
اردو
لغتنامه دهخدا
اردو. [ اُ ] (اِخ ) کرسی قضائی است بهمین اسم در لواء طرابزون و در آن عده ای خانه ها و دکانها و مخازن و یک حمام و دو جامع و شش مکتب است وآن در مغرب طرابزون بمسافت 45 ساعت راه بری و 85 میل بحری واقع است . قضاء اردو دارای باغها و بیشه های بسیار است و آن...
-
دبیرستان
لغتنامه دهخدا
دبیرستان . [ دَ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) مکتب . (زمخشری ) (دهار) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). مکتب خانه . مدرسه . دبستان . (جهانگیری ). کتاب . (مهذب الاسماء).دبستان است که مکتب خانه باشد. (برهان ). مکتب خانه باشد و آن را دبستان نیز گویند. (جهانگیری ). ...