کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکانیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکانیک
لغتنامه دهخدا
مکانیک . [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) شاخه ای از علم فیزیک است که خواص اجسام مادی را در برابر اثر نیرو مطالعه می کند. (فرهنگ اصطلاحات علمی ). علم حیل . منجانیقون . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). علم حرکات و شناسایی توازن و تعادل بین نیروها و به کار بردن قوان...
-
جستوجو در متن
-
میکانیک
لغتنامه دهخدا
میکانیک . (فرانسوی ، اِ) تلفظ عامیانه ٔ مکانیک . رجوع به مکانیک شود.
-
مکانیکی
لغتنامه دهخدا
مکانیکی . [ م ِ ] (ص نسبی ) منسوب به مکانیک : صنایع مکانیکی . || (اِ مرکب ) جایی که امور مربوط به مکانیک انجام شود: مغازه ٔ مکانیکی . || (حامص ) عمل مکانیک . هنر و فن در امور مکانیک .
-
گشتاور
لغتنامه دهخدا
گشتاور. [ گ َ وَ ](اِ مرکب ) عزم در اصطلاح مکانیک . (فرهنگستان ص 72).
-
منجانیقون
لغتنامه دهخدا
منجانیقون . [ ] (معرب ، اِ) کلمه ٔ یونانی . صناعت حیل . (مفاتیح العلوم ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مکانیک . (یادداشت یضاً).
-
گوسلار
لغتنامه دهخدا
گوسلار. [ گُس ْ ] (اِخ ) شهری از آلمان غربی واقع در دامنه ٔ کوههای هارتز . این شهر 47600 تن جمعیت دارد. صنایع آهن سازی و مکانیک آن قابل ذکر است و ابنیه ٔ باستانی نیز دارد.
-
الموتز
لغتنامه دهخدا
الموتز. [ اُ ] (اِخ ) نام آلمانی الموک ، شهری در چکسلواکی در مراوی ،سکنه ٔ آن 58600 تن است . صنعت استخراج و تصفیه و استعمال فلزات و مکانیک و محصولات غذایی آن معروف است .
-
انبردست
لغتنامه دهخدا
انبردست . [ اَم ْ ب ُ دَ ] (اِ مرکب ) در اصطلاح مکانیک ، نوعی از اهرم که تکیه گاه آن بین نقطه ٔ کارگر و نقطه ٔ ایستادگی قرار دارد. (از فرهنگ فارسی معین ).
-
یاطاقان
لغتنامه دهخدا
یاطاقان . (ترکی ، اِ) در اصطلاح مکانیک دو نیم دایره از جنس بوبیت است که در موتور اتومبیل جایی که دسته ٔ پیستونها بر روی میل لنگ نصب می شود قرار دارد.یاطاقان باید همیشه در روغن شناور باشد. یاتاغان .
-
جاکارتا
لغتنامه دهخدا
جاکارتا. (اِخ ) سابقاً باتاویا. شهر و بندری در جزیره ٔجاوه ، و پایتخت جمهوری اندونزی و دارای 1800000 تن سکنه است . بندر و مرکز تجارتی است و محصولات آن مواد غذائی و کائوچو و صنایع مربوط بکشتی و مکانیک است .
-
مونتاژ
لغتنامه دهخدا
مونتاژ. [ مُن ْ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح عکاسی و سینمایی ) ترکیب عکس و فیلم و به وجود آوردن صحنه های مصنوعی و عکسهای غیرحقیقی ، و آن در روزنامه ها و مجلات وسینما به کار می رود. || (اصطلاح مکانیک ) به هم پیوستن قطعات مختلف یک ماشین و سوار کردن آن .
-
پوآنسو
لغتنامه دهخدا
پوآنسو. [ س ُ ] (اِخ ) لوئی . یکی از مشاهیر حکمای ریاضی و هندسه ٔ فرانسه است . مولد وی پاریس بسال 1777 م . و وفات در سنه ٔ 1859. وی یکی از موجدین مکانیک است و آثار معتبره ٔ بسیار در ریاضی دارد.
-
دیرک
لغتنامه دهخدا
دیرک . [ رَ ] (اِخ ) پول ایدرین موریس ، فیزیکدان انگلیسی (1902م .-1984م .) بجهت کارهایش در بسط نظریه ٔ هایزنبرگ در مکانیک کوانتوم در جایزه ٔ 1933 نوبل در فیزیک با شرودینگرسهیم شد. نظریه ای در باب الکترون آورد (1928م .) و وجود پوزیترون را پیش بینی کرد...
-
مخانیقون
لغتنامه دهخدا
مخانیقون . [ م ِ ] (معرب ،ص ، اِ) بیرونی این کلمه را در الجماهر معادل مهندسین و اصحاب حیل آورده و جمع آن را مخانیقونات ضبط کرده است که بی تردید معرب از «مخانه » یونانی (مکانیک فرانسوی ) است که به جای مکانیسین فرانسوی یعنی کسی که به امور مکانیک اشتغال...