کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مکالمات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مکالمات
لغتنامه دهخدا
مکالمات . [ م ُ ل َ / ل ِ ] (از ع ، اِ) مکالمه ها و گفت و شنودها. (ناظم الاطباء). ج ِ مکالمه : اتصال آزادچهره به خدمت پادشاه و مکالماتی که میان ایشان رفت . (مرزبان نامه چ قزوینی ص 287).
-
جستوجو در متن
-
پالفات
لغتنامه دهخدا
پالفات . [ ل ِ ] (اِخ ) شاعر اساطیری یونانی که مولد او را آتن گفته اند و سوئیداس زمان وی را مقدم بر اُمیروس داند و منظومه ای در باب خلقت عالم بدو نسبت دهند در پنجهزار بیت و کتبی دیگر در موضوعاتی نظیر موضوع فوق ، مانند: مکالمات و بیانات آفرودیت و اِرُ...
-
تلفنخانه
لغتنامه دهخدا
تلفنخانه . [ ت ِ ل ِ ف ُ خا ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مرکز تلفن . محلی که به تلفن مرکزی اختصاص دارد که یا بدانجا روندو مکالمات تلفنی را انجام دهند و یا با تلفن از آنجا خواهند که تلفن تقاضاکننده را با تلفن طرف مقابل متصل سازد تا ارتباط تلفنی برقرار شود. ...
-
دوبله کردن
لغتنامه دهخدا
دوبله کردن . [ ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) (از دوبله ٔ فرانسوی + کردن ، مصدر فارسی ) در اصطلاح سینما برگرداندن مکالمه ٔ فیلم است از زبانی به زبان دیگر. (از فرهنگ فارسی معین ). در اصطلاح ضبط کردن مکالمات روی نوار فیلم است به زبانی غیر از زبان اصلی با شرط ...
-
دیالوگ
لغتنامه دهخدا
دیالوگ . [ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) (کلمه ٔ فرانسوی مأخوذ از یونانی بمعنی گفتگو) سخنانیکه میان شخصیتهای یک نمایشنامه رد و بدل میشود. مهمترین بخش یک نمایش است . بنابر این فن دیالوگ نویسی را میتوان اساس کار درام نویسی دانست شخصیتهای هر درامی از طریق دیالو...
-
بی سیم
لغتنامه دهخدا
بی سیم . (ص مرکب ) (از: بی + سیم = نقره ٔ مسکوک ) بی پول . (یادداشت مؤلف ) : عاشقان بی سیم را شب خوش که هرکه را این نسیم باید دست و دامن پرسیم شاید. (از مقامات حریری ). || بدون سیم . بدون مفتول . (فرهنگ فارسی معین ). مقابل باسیم . || (اِ مرکب ) دستگ...
-
تاسیت
لغتنامه دهخدا
تاسیت . (اِخ ) تاسیتوس . مورخ شهیر رومی که بین سالهای 54 و 56 م . در روم متولد شد و در حدود سال 120 م . درگذشت . وی از شاگردان «آپر» و «ژولیوس سکوندوس » و احتمالاً «کنتی لین » بود. تاسیت از نویسندگان درجه ٔ اول عالم و از بزرگ زادگان روم بود و در زمان...
-
ساعت ماسه ای
لغتنامه دهخدا
ساعت ماسه ای . [ ع َ ت ِ س َ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اسبابی که در آن به کمک ماسه ٔ نرم وقت را اندازه توان گرفت . و آن دو شیشه ٔ گلابی شکل چسبیده بهم بود که میان آن دو، راه باریکی بود و در یکی از آن دو، ریگ یا ماسه (یا یک ماده ٔ رقیق ) میریختن...
-
تلفن
لغتنامه دهخدا
تلفن . [ ت ِ ل ِ ف ُ ] (فرانسوی ، اِ) کلمه ٔ مرکب فرنگی است از تله به معنی دور و فون به معنی صدا. آلتی است که بدان از نقاط دور مکالمه کنند و این وسیله در سال 1876 م . توسط گراهام بل اختراع شده است . هر دستگاه تلفن از دو قسمت اصلی فرستنده و گیرنده تشک...
-
صوفیه
لغتنامه دهخدا
صوفیه . [ فی ی َ / ی ِ] (اِخ ) پیروان طریقه ٔ تصوف . اهل طریقت . آنان که ازطریق ریاضت و تعبد، طالب راه یافتن به حق و حقیقت اند. گروهی که از اواخر قرن دوم هجری در اسلام پدید گشتند و بخاطر طرز تفکر، لباس ، خوراک ، عبادت و ریاضت مخصوص ، بدین نام معروف گ...