کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مچیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مچیل
لغتنامه دهخدا
مچیل . [ م َ ] (اِ) به لهجه ٔ مردم طهران ، تخمی که در جایی نهند تا مرغ همیشه بدانجا تخم نهد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مچی [ م َ ] و مچر شود.
-
جستوجو در متن
-
مچر
لغتنامه دهخدا
مچر. [ م َ چ ِ ] (اِ) یک دانه تخم که در جایی نهند تا سپس همیشه مرغ در آنجا تخم گذارد. نشانه . فال . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مچی و مچیل شود.
-
مچی
لغتنامه دهخدا
مچی . [ م َ ] (اِ) تخم مرغ که به نشانه ، در لانه یا در غیر آنجا گذارند تا مرغ هربار بر روی آن تخم گذارد (مصطلح طالقان قزوین ). (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مچر و مچیل شود.