کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَنِشت، منش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
منشت
لغتنامه دهخدا
منشت . [ م ُ ش َت ت ] (ع ص ) پراکنده و متفرق . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به انشتات شود. || متمایز و جدا. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
نمشته
لغتنامه دهخدا
نمشته . [ ن َ م ِ ت َ / ت ِ ] (اِ) عقیده . اعتقاد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). اعتماد. (ناظم الاطباء). ظاهراً مقلوب یا مصحف منشت (منش ) است . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). از مجعولات دساتیر است . رجوع به برهان قاطع چ معین و فرهنگ دساتیر ص 270 و ه...
-
مزدیسن
لغتنامه دهخدا
مزدیسن . [ م َ دَ ی َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) (مرکب از «مزده » + «یسن ») پرستنده ٔ مزدا. پرستنده ٔ خدای یگانه . (از یشت ها تألیف پورداود ج 1 ص 28). مزده یسن . پیرو مزدیسنا: ...و مزدیسن یعنی خداپرست ، چه مزد و مزدا نام خدا و «یسن » ستایش خدای است و یسن...