کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَمْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مم
لغتنامه دهخدا
مم . [ م َ ] رمز است مرموز را. || بجای ممنوع نویسند. (از ناظم الاطباء). ممنوع . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
مم
لغتنامه دهخدا
مم . [ م ِم ْ م َ ] (ع حرف جر + اسم ) مِن ْ ما، یعنی از چه و برای چه . (ناظم الاطباء).
-
مم
لغتنامه دهخدا
مم .[ م َ ] (ع ) گاه بجای مسلم نویسند. (ناظم الاطباء).
-
مم جلالی
لغتنامه دهخدا
مم جلالی . [ م ُ ج َ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ محمود صالح ایل چهارلنگ بختیاری . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 75).
-
واژههای همآوا
-
مم
لغتنامه دهخدا
مم . [ م َ ] رمز است مرموز را. || بجای ممنوع نویسند. (از ناظم الاطباء). ممنوع . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
مم
لغتنامه دهخدا
مم . [ م ِم ْ م َ ] (ع حرف جر + اسم ) مِن ْ ما، یعنی از چه و برای چه . (ناظم الاطباء).
-
مم
لغتنامه دهخدا
مم .[ م َ ] (ع ) گاه بجای مسلم نویسند. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
منبهة
لغتنامه دهخدا
منبهة. [ مُم ْ ب َ هَِ / مُم ْ ب ِ هََ ] (ع ص ) حاجت فراموش شده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
-
منبت گاه
لغتنامه دهخدا
منبت گاه . [ مَم ْ ب َ ] (اِمرکب ) جایی که در آن گیاه می روید. (ناظم الاطباء).
-
ابومنبوذ
لغتنامه دهخدا
ابومنبوذ. [ اَ مَم ْ ] (اِخ ) قیس بن عریض . محدث است .
-
مونپلیه
لغتنامه دهخدا
مونپلیه . [ مُم ْ پ ُ ی ِ ] (اِخ ) شهری مرکز جمهوری ورمونت در امریکای شمالی ، واقع در 838هزارگزی شمال خاوری واشنگتن .
-
منبج
لغتنامه دهخدا
منبج . [ مِم ْ ب َ ] (ع ص ) آنکه گوید آنچه نکند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنکه گوید و قول دهد هر آنچه نکند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
منبجس
لغتنامه دهخدا
منبجس . [ مُم ْ ب َ ج ِ ] (ع ص ) آب جاری وروان : ماء منبجس ؛ آب جاری و روان . (ناظم الاطباء).