کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مَا تَلَوْتُهُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ما
لغتنامه دهخدا
ما. (ضمیر) ضمیر متکلم معالغیر و بیان آن به جمع و مفرد هر دو آمده است . (آنندراج ). کلمه ٔ اشاره که بدان اشاره می کنند به اول شخص جمع از هر نوع . (ناظم الاطباء). ضمیر اول شخص جمع (متکلم معالغیر) و آن ضمیر منفصل است ، گاه در حالت فاعلی باشد و گاه در حا...
-
ما
لغتنامه دهخدا
ما. (ع اِ) بمعنی چه و چیست . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). کلمه ٔ استفهام است بمعنی چه چیز است . (غیاث ). چه . (ترجمان القرآن ). || هرچه و آنچه و چیزی و آنکه . (ناظم الاطباء). اسم موصول است بمعنی آنچه . (غیاث ) (آنندراج ). هرچه . آنچه . (آنندراج ). توضی...
-
ما
لغتنامه دهخدا
ما. (ع اِ) لغتی است در ماء. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به ماء شود.
-
تایان ما
لغتنامه دهخدا
تایان ما. (مغولی ، اِ) بلوشه در تحقیقات جامعالتواریخ ذیل تایان ماه آرد: بهتر است که «تایان ما» خوانده شود از «تای »، «طای » و «دای » که کلمه ٔ ترکی است و معنی یک اسب دهد و «ما» چینی است که آن هم برابر «تای » بمعنی اسب است . (جامع التواریخ رشیدی چ بلو...
-
ز ما
لغتنامه دهخدا
ز ما. [ زَ / زَ ] (حرف اضافه + ضمیر) مخفف از ما. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به «از» و «ما» شود.
-
غایة ما فی الباب
لغتنامه دهخدا
غایة ما فی الباب . [ ی َ ت ُ فِل ْ ] (ع اِ مرکب ) منتهای مراتب اینکه . نهایت کلام .
-
کائناً ما کان
لغتنامه دهخدا
کائناً ما کان . [ ءِ نَن ْ ] (ع ق مرکب ) هر چه باشد : و غیر هستی کائناً ماکان محتاج است به هستی . (ملامحسن فیض ).
-
علیه ما علیه
لغتنامه دهخدا
علیه ما علیه . [ ع َ ل َ هَِ ع َ ل َی ْه ْ ] (ع جمله ٔ اسمیه ٔ نفرینی ) بر او باد آنچه بر اوست . در جایی گویند که در نفرین و آفرین به کسی دودل و مردد باشند. یا چون نام کسی را برند که اعمال یا عقاید نانیکو داشته است و نخواهند آشکارا او را نفرین و لعن ...
-
ما انزل ا
لغتنامه دهخدا
ما انزل ا. [ اَ زَ لَل ْ لاه ] (ع اِ مرکب ) آنچه خدای تعالی فرستاده است از کتاب و احکام . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
ما و من
لغتنامه دهخدا
ما و من . [ وُ م َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کبر. عجب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
ما و منی
لغتنامه دهخدا
ما و منی . [ وُ م َ ] (حامص مرکب ) تکبر. خودپسندی .
-
مضی ما مضی
لغتنامه دهخدا
مضی ما مضی . [ م َ ضا م َ ضا ] (ع جمله ٔ فعلیه ) گذشت آنچه گذشت . (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گذشته گذشت : معهذا مضی ما مضی اگربارو خراب کند و خندق بینبارد... (تاریخ رشیدی ). اگر باز نیت صحیح کند و بخدمت استقبال قیام نماید درس مضی ما مضی بر جر...
-
مگوز بر ما
لغتنامه دهخدا
مگوز بر ما. [ م َ ب َ ] (ص مرکب ) آدم مقمپز و گرانجان و لوس و ننر و خودخواه . کسی که دارای اخلاق و رفتاری غیرعادی و مخصوصاً متکبرانه است . چنین آدمی را «بر ما مگوزی » و «بر ما مگوزید» نیز گویند. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
-
مکش مرگ ما
لغتنامه دهخدا
مکش مرگ ما. [ م َ ک ُ م َ گ ِ ] (ص مرکب ) با ناز و عشوه و جامه های نیکو. شیک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آدم نازک نارنجی وقر و فری و ژیگولو مآب . کسی که خود را به وضعی غیر عادی بیاراید و در رفتار خود قر و غمزه و غربیله ٔ فراوان داشته باشد. (فرهنگ ...
-
الا ما شذ و ندر
لغتنامه دهخدا
الا ما شذ و ندر. [ اِل ْ لا ش َذْ ذَ وَ ن َ دَ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ استثنائیه ) جز آنچه کم یاب و نادر بود. جز آنچه اندک و کمیاب باشد. بندرت . ندرةً.