کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مویل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مویل
لغتنامه دهخدا
مویل . [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشگین باختری بخش مرکزی شهرستان مشگین شهر با 340 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ مشگین چای و راه آن مالرو است . این ده در 12هزارگزی جنوب مشگین شهر واقع است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
مویل
لغتنامه دهخدا
مویل . [ م ُ وَ ] (ع اِ) ماه رجب المرجب . (منتهی الارب ، ماده ٔ م ول ) (آنندراج ). ماه رجب . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ مصغر) مصغر مال . مال و خواسته ٔ اندک . (ناظم الاطباء). مصغر مال به معنی آنچه در ملک کسی باشد و عوام آن را مُوَیِّل ب...
-
مویل
لغتنامه دهخدا
مویل . [ م ُ وَی ْ ی ِ ] (ع اِ مصغر) صورتی از مُوَیْل در تداول عامه که مصغر مال است و به معنی مال و خواسته ٔ اندک . (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). و رجوع به مُوَیْل شود.