کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موژه
لغتنامه دهخدا
موژه . [ ژَ / ژِ ] (اِ) موژ. استخر و آبگیر و تالاب و آب انبار. (از برهان ) (ناظم الاطباء). آبگیر و تالاب . (از انجمن آرا) (از آنندراج ). به معنی موژاست . (فرهنگ جهانگیری ). و رجوع به موژ شود. || غم و اندوه و مصیبت . (ناظم الاطباء). ماتم . عزا. مصیبت ...
-
جستوجو در متن
-
موژ
لغتنامه دهخدا
موژ. (اِ) آبگیر باشد و آن را ژیر نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). تالاب و آبگیر و آب انبار و استخر. (از برهان ) (ناظم الاطباء). موژه : چو زلف خوبان در جویهاش مرزنگوش چو خط خوبان بر موژهاش سیسنبر. فرخی . || غم و اندوه و مصیبت . (از برهان ) (یادداشت لغت ...
-
چغوک
لغتنامه دهخدا
چغوک . [ چ ُ یاچ َ ] (اِ) بمعنی گنجشک باشد. (برهان ). بمعنی چغک است و آن را چغنه نیز خوانند. (جهانگیری ). چغو. (آنندراج ). گنجشک و عصفور. (ناظم الاطباء). چغوک و چغک و چکوک و عصفور : چون ماهی شیم کی خورد غوطه چغوک ؟کی دارد جغد خیره سر لحن چکوک ؟ لبیبی...