کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مؤلفة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مؤلفة
لغتنامه دهخدا
مؤلفة. [ م ُ ءَل ْ ل َ ف َ ] (ع ص ) تأنیث مؤلف . ج ، مؤلفات . کتاب و رساله ٔ نوشته شده . (از یادداشت مؤلف ). رجوع به مؤلف شود. || (اصطلاح پزشکی ) مقابل مفرد. (یادداشت مؤلف ). جمعکرده شده . (غیاث ) (آنندراج ) : فلیخلص شحمه [ شحم الحنظل ] وحده م...
-
مؤلفة
لغتنامه دهخدا
مؤلفة. [ م ُ ءَل ْ ل ِ ف َ ] (ع ص ) تأنیث مؤلف . و رجوع به مؤلف شود.
-
واژههای مشابه
-
مؤلفه
لغتنامه دهخدا
مؤلفه . [ م ُ ءَل ْ ل ِ ف َ ] (اِخ ) مؤلفة. فرقه ای از اصحاب امام رضا(ع ) که پس از رحلت آن حضرت مجدداً به رأی واقفة برگشتند با اینکه در ابتدا به رحلت امام موسی کاظم و امامت حضرت رضا قائل شده بودند. (از خاندان نوبختی ص 265).
-
جستوجو در متن
-
مؤلفات
لغتنامه دهخدا
مؤلفات . [ م ُ ءَل ْ ل ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مؤلفة. (یادداشت مؤلف ). رجوع به مُؤَلّ-ِف شود.
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن قیس سهمی . او را از زمره ٔ «مؤلفة قلوبهم » نام برده اند. (از الاصابه قسم 1 ج 1 ص 96).
-
قناطیر
لغتنامه دهخدا
قناطیر. [ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قنطار.(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قنطار شود.- قناطیر مقنطرة ؛ مبالغه است بمعنی قناطیر کامله چون بدره ٔ مبدره و الف مؤلفه . (اقرب الموارد).
-
مؤلفات
لغتنامه دهخدا
مؤلفات . [ م ُ ءَل ْ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مؤلفة. تألیفات . تصنیفات . کتابهای نوشته شده : کتاب شفا از مؤلفات ابوعلی سیناست . (از یادداشت مؤلف ). رجوع به مُؤَلَّف شود.
-
لبابیدی
لغتنامه دهخدا
لبابیدی . [ ل َ ] (اِخ ) (الشیخ ... الدمشقی ) احمدبن مصطفی . صاحب لطائف اللغة، و هی یشتمل علی غریب اللغات اللطیفة المعانی الدقیقة المبانی علی کثیر من الامثال و الحکم . جمعه مؤلفه من کتب اللغة الموثوق بها کالقاموس و فقه اللغة و مزهر السیوطی و الاشباه...
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن هشام بن المغیرةبن عبداﷲبن عمروبن مخزوم القرشی المخزومی . برادر ابوجهل . عبدان به اسنادش از بشربن تمیم او را از زمره ٔ «مؤلفة قلوبهم » دانسته است . ابن کلبی گوید: او در جنگ بدر در وقتی که کافر بود اسیر شد ولی در اینکه آیا مسل...
-
حاطب
لغتنامه دهخدا
حاطب . [ طِ ] (اِخ ) ابن عبدالعزی بن ابی قیس بن عبدودبن النضربن مالک بن حسل بن عامربن لؤی القرشی العامری . صحابی است و ابوموسی در ذیل آرد که عبداﷲبن الاجلح ، بنقل از پدر خود و او بنقل از ابن بشربن تیم ، گوید که حاطب از «مؤلفة قلوبهم » است . رجوع به...
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد.[ ل ِ ] (اِخ ) ابن اسیدبن ابی عیص بن امیةبن عبد شمس الاموی ... هشام بن الکلبی گوید او در روز فتح مکه اسلام آورد و در آنجا اقامت گزید. او را کبری و عجبی سخت بود در عداد «مؤلفة قلوبهم » قرار داشت . ابن درید گوید وی شغل ذباحی داشت . سراج از عبدالع...
-
مؤلف
لغتنامه دهخدا
مؤلف . [ م ُ ءَل ْ ل َ ] (ع ص ) سازواری داده شده . (منتهی الارب ). سازواری داده شده و تألیف کرده شده و الفت داده شده و همخوکرده شده . (ناظم الاطباء). الفت داده شده . موافقت افکنده شده میان ... ج ، مؤلفین . (از یادداشت مؤلف ). || عدد هزار کامل شده...
-
مقنطرة
لغتنامه دهخدا
مقنطرة. [ م ُ ق َ طَ رَ] (ع ص ) برهم نهاده . (مهذب الاسماء). خواسته ٔ بسیار.(دهار). مُضَعَّفَه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- قناطیر مقنطرة ؛ مبالغه است یعنی کامله ، نظیر بدرة مبدرة و الف مؤلفة. (اقرب الموارد). مالهای بسیار برهم نهاده . (یادداشت به...