کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مؤشب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مؤشب
لغتنامه دهخدا
مؤشب . [ م ُ ءَش ْ ش ِ ] (ع ص ) برآغالاننده و برانگیزنده . (آنندراج ). آنکه می آغالاند و فتنه برمی انگیزد. (ناظم الاطباء). مؤتشب . رجوع به مؤتشب شود. || درهم پیچاننده چنانکه درختان را. || آنکه درهم می پیچاند. (ناظم الاطباء).
-
مؤشب
لغتنامه دهخدا
مؤشب . [م ُ ءَش ْ ش َ ] (ع ص ) مرد آمیخته نژاد که نسبش غیرخالص بود. (ناظم الاطباء). مؤتشب . رجوع به مؤتشب شود.