کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مونج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مونج
لغتنامه دهخدا
مونج . (اِخ ) دهی است از دهستان زانوسرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 42هزارگزی جنوب نوشهر با 220 تن جمعیت . آب آن از چشمه و رودخانه و راه آن ماشین رو است . عده ای در زمستان برای تأمین معاش به کجور می روند و زغال وچوب تهیه می کنند. (از فرهنگ ج...
-
جستوجو در متن
-
گل گچی
لغتنامه دهخدا
گل گچی .[ گ ِ گ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جانکی بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 6هزارگزی شمال باخترلردگان و 2هزارگزی راه مالرو لردگان به مونج . دارای 42 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
پول
لغتنامه دهخدا
پول . (اِخ ) قصبه ای از دهستان زانو سرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 36 هزارگزی جنوب نوشهر و 12 هزارگزی باختری کجور. کوهستانی سردسیر. دارای 2250 تن سکنه . کردی و گیلکی و فارسی زبان و کردها از ایل خواجوند هستند. آب آن از چشمه و رودخانه ٔ مونج ،...
-
بوانات
لغتنامه دهخدا
بوانات . [ ب َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای چهارگانه ٔ بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده است . حدود و مشخصات آن به قرار زیر است : از شمال به ارتفاعات بیخون گون و سرخ زیتون . از جنوب به ارتفاعات بوانات و زایجان و باب الجوز. در شمال بخش بوانات و سرچها...
-
منج
لغتنامه دهخدا
منج . [ م ُ ] (اِ) هر زنبوررا گویند عموماً. (فرهنگ جهانگیری ) (برهان ). زنبور را گویند. (آنندراج ). زنبور و کبت . (ناظم الاطباء).- خرمنج ؛ خرمگس . (فرهنگ رشیدی ). مگس بزرگ است که خرمگس گویند. (آنندراج ) : ای تو تبتی مشک و حسودت زرغنج با بور تو رخش پ...