کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مومی الیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مومی الیه
لغتنامه دهخدا
مومی الیه . [ ما اِ ل َی ْه ْ ] (ع ص مرکب ) موماالیه . موماءالیه . مشارالیه . اشاره شده به سوی آن . اشاره شده به سوی او. مشارالیه . اشاره کرده شده به سوی او. (ناظم الاطباء). مومی بر وزن موسی صیغه ٔ اسم مفعول است از ایماء، پس معنی مومی الیه ایماکرده ش...
-
واژههای مشابه
-
مؤمی
لغتنامه دهخدا
مؤمی . [ م ُ ءَم ْ ما ] (ع ص ) کنیزک گردانیده . (از منتهی الارب ). کنیزک گردانیده شده .
-
جستوجو در متن
-
موماالیه
لغتنامه دهخدا
موماالیه . [ اِ ل َی ْه ْ ] (ع ص مرکب ) مومی الیه . رجوع به مومی الیه شود.
-
متضرر
لغتنامه دهخدا
متضرر. [ م ُ ت َ ض َرْ رِ ] (ع ص ) ضرر رساننده . (آنندراج ) (غیاث ). || پاشیده و پریشان شده و گزند یافته . ستم دیده . (ناظم الاطباء). زیان بیننده . ضرر رسیده . (فرهنگ فارسی معین ) : عجزه ومساکین مردم گیلان از سلوک ناهنجار و اطوار ناهموار مؤمی الیه ....
-
نامبرده
لغتنامه دهخدا
نامبرده . [ ب ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نامدار. (برهان قاطع) (از فرهنگ رشیدی ) (از بهار عجم ). نام آور. مشهور. (فرهنگ نظام ). مشهور. معروف . (از ناظم الاطباء). || اسم مفعول از «نام بردن »، نامبرده در افغانستان به معنی «مذکور» و «گفته شده » استعمال شود...
-
کاپیتولاسیون
لغتنامه دهخدا
کاپیتولاسیون . [ ت ُ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) کاپیتلاسیون . حقی که به اتباع خارجیان در مملکتی دهند مبنی بر اینکه در محاکم خود آن مملکت محاکمه نشوند، بلکه در محاکم مربوط به دولت خود محاکمه گردند. در رساله ٔ «حقوق بین الملل خصوصی » چ 1 صفحه ٔ 35 آمده : در ...