کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موسیقی مایهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
موسیقی دان
لغتنامه دهخدا
موسیقی دان . (نف مرکب ) موسیقی داننده . استاد علم موسیقی . که در فن موسیقی عالم باشد. (از یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
مایه
لغتنامه دهخدا
مایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) بنیاد هرچیزرا گویند. (برهان ). اصل و ماده ٔ هرچیز را گویند. (فرهنگ رشیدی ) (از غیاث ). اصل و ریشه و بنیاد و مصدر واساس و جوهر. (ناظم الاطباء). پهلوی ، ماتک (جوهر، ماده ٔ اولی ) و نیز به معنی ماده ، شی ٔ مادی . (حاشیه ٔ برهان...
-
مایه شناسی
لغتنامه دهخدا
مایه شناسی . [ ی َ / ی ِ ش ِ ] (حامص مرکب ) شناختن مایه ای که یک قطعه موسیقی در آن ، اجرا می شود، این عمل بوسیله ٔ علامات ترکیبی صورت می گیرد زیرا این علامات معرف مایه هستند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
تیزی راست
لغتنامه دهخدا
تیزی راست . (اِ مرکب ) نام پرده ای است از موسیقی ... (فرهنگ جهانگیری ). نام نغمه ای است ازموسیقی و آن را گردانیه نیز خوانند و آن از جمله ٔ شش آوازه است که سلمک و شهناز و گردانیه و گوشت و مایه و نوروز باشد. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
سلمک
لغتنامه دهخدا
سلمک . [ س َ م َ ] (اِ) نام آوازی است از جمله ٔ شش آوازه ٔ موسیقی که آن شهناز، گردانیه ، گَوَشت ، مایه ، نوروز و سلمک باشد. (برهان ) (از آنندراج ) (از غیاث اللغات ) : همی تا بیفزاید از زیر رامش همی تا بیفزاید از راست سلمک . اثیرالدین اخسیکتی (ازآنندر...
-
شوشتری
لغتنامه دهخدا
شوشتری . [ ت َ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به شوشتر. || از مردم شوشتر. || لهجه ٔ مردم شوشتر. || آنچه در شوشتر بعمل آید: دیبای شوشتری . (فرهنگ فارسی معین ). || شُشْتَری . قسمی جامه . قسمی فرش . ثوب تستری . ثیاب تستریه . (یادداشت مؤلف ) : نگر ز سنگ چه مایه ...
-
جاز
لغتنامه دهخدا
جاز. (انگلیسی ، اِ) موسیقیی است که چندی پیش از نشأت تمدن ماشینی بر روی بنائی از رقص که مبنی بر «ریتم » انسانی و بی بندوباری آن است ساخته و پرداخته گردیده است ، نه بر روی ریتمی از مکانیک که عاری از هر نوع حالت انسانی باشد. پس این ادعا که جاز موسیقی ق...
-
باخ
لغتنامه دهخدا
باخ . (اِخ ) یوهان سباستین (1685 - 1750). باخ ، نام خانواده ای آلمانی است که در هنر موسیقی شهرت بسزائی داشتند و مشهورترین آنان یوهان سباستین میباشد که آثار موسیقی مذهبی او مورد توجه اهل فن است . وی بسال 1685 م . در روز 21 مارس در شهر آیزناخ متولد شد....
-
مقامات
لغتنامه دهخدا
مقامات . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مَقامة. (ناظم الاطباء). رجوع به مقامة شود. || کنایه از مراتب و قواعد. (غیاث ) (آنندراج ). مراتب . (ناظم الاطباء) : عرض مخدوم در مقامات ترسل محفوظ دارد. (چهارمقاله ). || منازل . مراحل : لاشک سرگردان در بادیه ٔ فراق می پوید ...
-
ی
لغتنامه دهخدا
ی . (حرف ) نشانه ٔ حرف سی و دوم یعنی آخرین حرف از الفبای فارسی و حرف بیست و هشتم از الفبای عربی و حرف دهم از الفبای ابجدی است . در حساب جُمَّل آن را دَه گیرند. نام آن «یا»، «یاء»، «ی » و «یی » است و در خط به صورتهای زیر نوشته و با اصطلاحات «ی تنها» چ...
-
مجرد
لغتنامه دهخدا
مجرد. [ م ُ ج َ ر رَ ] (ع ص ) برهنه . عریان . (ناظم الاطباء) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- فلان حسن المجرد؛ فلان در برهنگی خوش و آکنده گوشت است . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || برکشیده (تیغ). (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سیف مجرد؛ شمشیر کشیده ....
-
انوری
لغتنامه دهخدا
انوری . [ اَ وَ ] (اِخ ) علی بن محمدبن اسحاق ابیوردی ملقب به اوحدالدین . از شاعران نامی است . در نام وی و نام پدرش اختلاف است . محمد عوفی در تذکره ٔ لباب الالباب نام پسر و پدر هردو را محمد دانسته و هدایت صاحب مجمع الفصحاء نام خودش را علی و نام پدرش ر...
-
تار
لغتنامه دهخدا
تار. (اِ) چیز دراز بسیار باریک مثل موی و لای ابریشم و رشته ٔپنبه و تنیده ٔ عنکبوت . (فرهنگ نظام ). تانه ٔ بافندگان که نقیض پود است . (برهان ) (انجمن آرا). ریسمان جامه که بهندی تانا گویند. (غیاث اللغات ). ریسمان پارچه که در طول واقع شده است ، و آنکه د...
-
ناصرخسرو
لغتنامه دهخدا
ناصرخسرو. [ ص ِ رِ / رْ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) (حکیم ...) ناصربن خسروبن حارث قبادیانی بلخی مروزی ، ملقب و متخلص به «حجت » و مکنی به ابومعین . از شاعران قوی طبع و قصیده سرایان گران قدر زبان فارسی است . وی در ماه ذی القعده ٔ سال 394 هَ . ق . مطابق با تی...