کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موزر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موزر
لغتنامه دهخدا
موزر. [ م َ / م ُ زِ ](اِ) قسمی تفنگ کوتاه . قسمی تفنگ . (یادداشت مؤلف ). تفنگی که در سال 1872 م .در آلمان متداول شد و بعدها مکرر تکمیل گردید. پیاده نظام آلمان تا سال 1945 م . آن را به کار می برد و ارتشهای مختلف اروپایی نیز آن را پذیرفته متداول کرده...
-
واژههای مشابه
-
مؤزر
لغتنامه دهخدا
مؤزر. [ م ُ ءَزْ زَ ] (ع ص ) نعت مفعولی از تأزیر. رجوع به تأزیر شود. || نصر مؤزر؛ یاری و اعانت کافی و بسیار. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنن-دراج ).
-
مؤزر
لغتنامه دهخدا
مؤزر. [ م ُ ءَزْ زِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از تأزیر. ازارپوشیده . آنکه بدن خود را به ازار می پوشاند. (ناظم الاطباء). رجوع به تأزیر شود. ازارپوشاننده . (آنندراج ). || استوارکننده و مستحکم نماینده . (ناظم الاطباء). قوی سازنده . (آنندراج ) (منتهی الارب )...