کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مورخان شرقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گوت شمید
لغتنامه دهخدا
گوت شمید. (اِخ ) آلفرد. یکی از مورخان و خاورشناسان آلمانی است که در سال 1835. در لوش ویتز متولد شد. وی در شهرهای کیل (1865)، کنیکسبرگ (1873) و ینا (1876) به اخذ کرسی علمی موفق شد و سرانجام به استادی تاریخ در توبینگن رسید و در همانجا در دوم مارس 1887 ...
-
گی
لغتنامه دهخدا
گی . [ گ َ/ گ ِ ] (اِخ ) نام قریه ای از قرای اصفهان و در کتاب پهلوی شهرهای ایران به همین صورت ضبط شده است و مورخان اسلامی و اروپایی همچون ابن رسته و مافروخی و یاقوت و خطیب بغدادی و لسترنج آن را به صورت جی معرب ساخته اند. رجوع به مجمل التواریخ و القصص...
-
ارلاو
لغتنامه دهخدا
ارلاو. [ اِ ] (اِخ ) (بزبان هنگری : اِگر ) نام شهری است در ایالت هواش هنگری که در 130هزارگزی شمال شرقی بوداپست واقع شده و 20000 نفوس و یک دانشگاه و یک رصدخانه و یک کتابخانه و آبهای معدنی و شراب خوب دارد. این شهر در سال 960 هَ . ق . از طرف عثمانیان مح...
-
سلم
لغتنامه دهخدا
سلم . [ س َ ] (اِخ ) نام پسر فریدون است . (برهان ). در اوستا (فروردین یشت بندهای 143 - 144) از ممالک ایران و توران و سلم و سائینی و داهی اسم برده شده است . سه مملکت اول یادآور داستان معروف فریدون است که جهان را در میان سه پسر خود سلم و تور و ایرج تقس...
-
فاراب
لغتنامه دهخدا
فاراب . (اِخ ) غالباًبین فاراب و فاریاب خلط کنند. فاراب ولایتی است وراءسیحون در حد فاصل بلاد ترک ، و آن از شهر شاش (چاچ ) دورتر و به بلاساغون نزدیک است و اسماعیل بن حماد جوهری مصنف صحاح در لغت ، و ابونصر فارابی فیلسوف مشهور ازآنجا هستند. (از معجم الب...
-
رنان
لغتنامه دهخدا
رنان . [ رُ ] (اِخ ) ارنست . از علما و خاورشناسان و نویسندگان و مورخان معروف فرانسه بوده است . وی به سال 1823م . در قصبه ٔ ترگیه متولدشد و به سال 1892 م . درگذشت . در اوان شباب به فراگرفتن علوم دینی رغبتی نشان میداد اما پس از چندی از علوم دینی روی بر...
-
جریسقان
لغتنامه دهخدا
جریسقان . [ ] (اِخ ) قریه ای است از بلوک حومه ٔ شهر شیراز، طول جلگه ٔ این بلوک از مشرق به مغرب دوازده فرسخ و عرض آن از شمال به جنوب نه فرسخ و قریب ده باب حمام و پانزده مسجد در این بلوک هست . آب آنجا از قنواتی که از جهات مختلفه احداث شده ، تأمین میشو...
-
اشکانیان ارمنستان
لغتنامه دهخدا
اشکانیان ارمنستان . [ اَ نیا ن ِ اَ م َ ن ِ ] (اِخ ) برحسب نوشته های مورخان ارمنستان ، سلسله ٔ اشکانی به چهار شعبه منشعب میشده است : شعبه ٔ اول در ایران سلطنت داشتند، دوم در ارمنستان ، سوم در باختر تا هند، چهارم در ممالک شمالی از آسیای وسطی تا دریای ...
-
جت
لغتنامه دهخدا
جت . [ ] (اِخ ) یکی از شهرهای قدیم که در مرز و بوم دان واقع و مسقطالرأس جلیات دلاور فلسطینیان است (اول سموئیل 17:4) و یکی از شهرهای پنجگانه ٔ ایشان بود (یوشع 13:3 و اول سموئیل 6:17 و عاموس 6:2 و میکاه 1:10) که بنی عناق آن را یکی از شهرهای حصاردار خو...
-
روم
لغتنامه دهخدا
روم . (اِخ ) رُم . در تداول مورخان اسلامی شهر پایتخت ایتالیا ومقر پاپ واقع در کنار رود تیبریس که 1178000تن جمعیت دارد. (ناظم الاطباء). نام پایتخت کشور ایطالیا که در قدیم پایتخت رومیان بوده است . این کلمه را بجای کلمه ٔ رُم که نام شهر کرسی کشور ایتالی...
-
قاضی اکرم
لغتنامه دهخدا
قاضی اکرم . [ اَ رَ ] (اِخ ) علی بن یوسف بن ابراهیم بن عبدالواحد قفطی حارثی وزیر، مکنی به ابوالحسن معروف به قاضی اکرم . از مشاهیر مورخان بوده و علاوه بر تاریخ و سیر در فقه و حدیث و نحو و لغت واصول قرائت و منطق و نجوم و هندسه نیز ماهر و در هردو رشته ٔ...
-
کورش کبیر
لغتنامه دهخدا
کورش کبیر. [ رُ ش ِ ک َ ] (اِخ ) کورش بزرگ . سردودمان و مؤسس سلسله ٔ هخامنشی (559 - 529 ق .م .) پسر کمبوجیه ٔاول یا کمبوجیه دوم در بعضی از مآخذ او را کورش دوم و در برخی دیگر کورش سوم نامیده اند. وی بر آخرین پادشاه ماد موسوم به ایشتوویگو یا آستیاژ خر...
-
گندیشاپور
لغتنامه دهخدا
گندیشاپور. [ گ ُ ] (اِخ ) معرب این اسم جندیساپور است . جغرافیادانان اسلامی این شهر را به خصب نعمت و نخل و زرع و رودخانه های بسیار ستوده اند. و گندیشاپور معرب «گندشاه پوهر» است و اصل آن «وه اندوشاهپوهر» یعنی «به از انطاکیه ، شاهپور» وبه عبارت دیگر «شه...
-
کابل
لغتنامه دهخدا
کابل . [ ب ُ ] (اِخ ) شهر مهم و پایتخت افغانستان در 43درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 69 درجه و 13 دقیقه ٔ طول شرقی ، در 1762 گزی فوق سطح دریا واقع در نجدی حاصلخیز و پر آب و جمعیت آن در حدود 150000 تن است . (برهان قاطع چ معین حاشیه ٔ لغت کابل بنقل از دائ...
-
غرناطه
لغتنامه دهخدا
غرناطه . [ غ َ طَ ] (اِخ ) شهری است به اندلس (اسپانیا) یا آن لحن است وصواب اغرناطه می باشد، و معنای آن به زبان اندلسی انار است . (از منتهی الارب ). جوهری و صاحب لسان آن را نیاورده اند و یاقوت و صاغانی گویند که آن شهری است به اندلس ، و صاحب «عباب » اغ...