کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موافقت کردن (با) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
موافقت نامه
لغتنامه دهخدا
موافقت نامه . [ م ُ ف َ / ف ِ ق َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) ورقه ای مکتوب مبنی بر سازش دو تن یا دو گروه یا دو ملت یا دو دولت در مسأله ای و امری .
-
جستوجو در متن
-
راه آمدن
لغتنامه دهخدا
راه آمدن . [ م َ دَ ] (مص مرکب ) راه پیمودن . راه سپردن . طی طریق کردن . بمجاز، || کنار آمدن . موافقت کردن . بلطف و ملایمت رفتار کردن . روی موافقت نمودن : با کسی راه آمدن ؛ در تداول عامه ، بلطف و مدارا و ملایمت با وی رفتار کردن . (یادداشت مؤلف ).
-
مخاوذة
لغتنامه دهخدا
مخاوذة. [ م ُ وَ ذَ ] (ع مص ) مخالفت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). مخالفت کردن با کسی . (ناظم الاطباء). || موافقت از لغات اضداد است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازاقرب الموارد). موافقت کردن با کسی . (ناظم الاطباء).
-
مؤاتات
لغتنامه دهخدا
مؤاتات . [ م ُ آ ] (ع مص ) مؤاتاة. مواتات .موافقت کردن . موافقت کردن کسی را بر کاری . (از منتهی الارب ماده ٔ ات ی ) (از ناظم الاطباء). موافقت در امری با کسی . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به مؤاتاة شود.
-
مواضعة
لغتنامه دهخدا
مواضعة. [ م ُ ض َ ع َ ] (ع مص )باهمدیگر گرو بستن . (از منتهی الارب ). گرو بستن با کسی . (ناظم الاطباء). با کسی گرو بستن . (تاج المصادر بیهقی ). || متارکه کردن خرید و فروخت را. (ناظم الاطباء). ماندن خرید و فروخت با هم . || بر چیزی موافقت و سازواری نمو...
-
مؤاتاة
لغتنامه دهخدا
مؤاتاة. [ م ُ آ ] (ع مص ) مؤاتات . موافقت کردن با کسی در کاری . (منتهی الارب ). || مطاوعت وپیروی کردن . (از المنجد). و رجوع به مؤاتات شود.
-
مقاماءة
لغتنامه دهخدا
مقاماءة. [ م ُ م َ ءَ ] (ع مص ) موافقت کردن با کسی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
مهایاءة
لغتنامه دهخدا
مهایاءة. [ م ُ ی َ ءَ ] (ع مص ) سازواری نمودن با کسی در کاری . (از ناظم الاطباء). موافقت کردن با کسی در امری . (از اقرب الموارد). مهایاة. و رجوع به مهایات شود.
-
مواطاة
لغتنامه دهخدا
مواطاة. [ م ُ ] (ع مص ) موافقت کردن . (از منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (ترجمان القرآن جرجانی ص 96) (از آنندراج ). با کسی موافقت کردن . (دهار). مواطاة. و رجوع به مواطات و مواطا شود. || مساهمه . (یادداشت مؤلف ). || (اصطلاح قافیه ) تکرار قوافی کردن در ...
-
مساعدت کردن
لغتنامه دهخدا
مساعدت کردن . [ م ُ ع َ / ع ِ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کمک کردن . همراهی کردن . معاضدت کردن . موافقت کردن . یاری کردن . یارمندی کردن : سخت تازه شد و شادکام و بنده را به شراب بازگرفت و خام بودی مساعدت ناکردن . (تاریخ بیهقی ص 161). نیک آوردی که نیامدی و ...
-
مواظفة
لغتنامه دهخدا
مواظفة. [ م ُ ظَ ف َ ] (ع مص ) موافقت کردن . || هم پشتی نمودن . || وزیری نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پیوسته بودن با چیزی یا با کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
تهایو
لغتنامه دهخدا
تهایؤ. [ ت َ ی ُءْ ] (ع مص ) با هم سازواری و موافقت کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
بالا انداختن
لغتنامه دهخدا
بالاانداختن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) به بالا پراندن .بهوا پرتاب کردن . بسوی بالا رها کردن . بالا افکندن .- بالا انداختن ابرو ؛ حرکت دادن ابرو بسوی بالا بعلامت انکار یا عدم موافقت و نیز به ناز و کرشمه امتناع کردن و انکار و نفی کردن .- بالا انداختن شانه...
-
مسامحة
لغتنامه دهخدا
مسامحة. [ م ُ م َ ح َ ] (ع مص ) آسانی کردن با کسی . (منتهی الارب ). کار سهل فراگرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). کار با کسی سهل گرفتن . (دهار). مساهله کردن و آسان گرفتن کاری بر کسی . (اقرب الموارد). به نرمی رفتار کردن . موافقت کردن با کسی بر خواسته ٔ او....