کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موافقت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
موافقت
لغتنامه دهخدا
موافقت . [ م ُ ف َ / ف ِ ق َ ] (از ع ، اِمص ) موافقة. ضد مخالفت . (ناظم الاطباء). موافقه . سازواری . سازگاری . تناسب . ملایمت . همسازی . وفاق . توافق . مواطات . مواطاة. وطاء. سازش . هم آهنگی . مطاوعت . مقابل مخالفت . (یادداشت مؤلف ) : چون پیش امیر ر...
-
واژههای مشابه
-
موافقت نامه
لغتنامه دهخدا
موافقت نامه . [ م ُ ف َ / ف ِ ق َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) ورقه ای مکتوب مبنی بر سازش دو تن یا دو گروه یا دو ملت یا دو دولت در مسأله ای و امری .
-
واژههای همآوا
-
موافقة
لغتنامه دهخدا
موافقة. [ م ُ ف َ ق َ ] (ع مص ) سازواری کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) سازوار کردن با کسی . ضد مخالفت و خلاف . (ناظم الاطباء). با کسی موافقت کردن .(تاج المصادر زوزنی ) (ترجمان القرآن جرجانی ص 96). وفاق . (منتهی الارب ) (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر...
-
جستوجو در متن
-
مؤاتات
لغتنامه دهخدا
مؤاتات . [ م ُ آ ] (ع مص ) مؤاتاة. مواتات .موافقت کردن . موافقت کردن کسی را بر کاری . (از منتهی الارب ماده ٔ ات ی ) (از ناظم الاطباء). موافقت در امری با کسی . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به مؤاتاة شود.
-
اجتشاء
لغتنامه دهخدا
اجتشاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) موافقت ناکردن چیزی ، چیزی را.
-
هم دستانی
لغتنامه دهخدا
هم دستانی . [ هََ دَ ] (حامص مرکب ) موافقت . (یادداشت مؤلف ). هم داستانی . رجوع به هم داستانی شود.
-
ناسلوکی
لغتنامه دهخدا
ناسلوکی . [ س ُ ] (حامص مرکب ) ناسازگاری . بدرفتاری . عدم مرافقت و موافقت .
-
راه آمدن
لغتنامه دهخدا
راه آمدن . [ م َ دَ ] (مص مرکب ) راه پیمودن . راه سپردن . طی طریق کردن . بمجاز، || کنار آمدن . موافقت کردن . بلطف و ملایمت رفتار کردن . روی موافقت نمودن : با کسی راه آمدن ؛ در تداول عامه ، بلطف و مدارا و ملایمت با وی رفتار کردن . (یادداشت مؤلف ).
-
مخاوذة
لغتنامه دهخدا
مخاوذة. [ م ُ وَ ذَ ] (ع مص ) مخالفت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). مخالفت کردن با کسی . (ناظم الاطباء). || موافقت از لغات اضداد است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازاقرب الموارد). موافقت کردن با کسی . (ناظم الاطباء).
-
مجتشی
لغتنامه دهخدا
مجتشی ٔ. [ م ُ ت َ ش ِءْ ] (ع ص ) شهری که موافقت نکند کسی را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). موافقت ناکننده مانند بلد و شهر. (ناظم الاطباء).
-
مرافاة
لغتنامه دهخدا
مرافاة. [ م ُ ] (ع مص ) مدارا نمودن . (منتهی الارب ). موافقت کردن و سازواری نمودن . (از ناظم الاطباء): رافاه ؛ حاباه و داراه . (متن اللغة). موافقت کردن . رِفاء. (از اقرب الموارد).
-
موافقه
لغتنامه دهخدا
موافقه . [ م ُ ف َ ق َ / ف ِ ق ِ ] (از ع ، اِمص ) موافقة. موافقت . سازگاری . سازواری . همفکری . همرایی . و رجوع به موافقت و موافقة شود : معارف ملک میان او و سلطان توسط کردند که موافقه را ملتزم شودو به قراری تن دردهد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 359).- مال...