کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مواسقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مواسقة
لغتنامه دهخدا
مواسقة.[ م ُ س َ ق َ ] (ع مص ) همسنگ برآمدن در معارضه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || به سوی یکدیگر آهنگ کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مواثقت
لغتنامه دهخدا
مواثقت . [ م ُ ث َ ق َ ] (ع مص ، اِمص ) مواثقة. با هم عهد استوار بستن . (از یادداشت مؤلف ). هم عهدی . هم پیمانی . رجوع به مواثقة شود.
-
مواثقة
لغتنامه دهخدا
مواثقة. [م ُ ث َ ق َ ] (ع مص ) عهد و پیمان کردن با هم . وثاق . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). با کسی عهدبستن . (ترجمان القرآن جرجانی ص 96) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). با کسی استواری کردن . (المصادر زوزنی ).