کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
موازنهجویی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
موازنه
لغتنامه دهخدا
موازنه . [ م ُ زَ ن َ / زِ ن ِ ] (از ع ، اِ ص ) موازنة. رجوع به موازنة شود. || سنجیدگی میان دو چیز و آن دو را با هم برابر کردن . کشیدن و سنجیدن با دیگری . (یادداشت مؤلف ). مقایسه . سنجش . تیک کردن : با یک نفر نویسنده که از سرکار مواجب دارد [ اخراجات...
-
موازنة
لغتنامه دهخدا
موازنة. [ م ُ زَ ن َ ] (ع مص ) برابر کردن میان دو چیز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هذا یوازن هذا؛ این بر وزن آن است . (ناظم الاطباء). با چیزی هم وزن بودن . (غیاث ). با کسی همسنگ آمدن . (المصادر زوزنی ) (از تاج المصادر بیهقی ). || رویارو...
-
عربده جویی
لغتنامه دهخدا
عربده جویی . [ ع َ ب َ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) عمل عربده جو. پرخاشجویی . مجادله .
-
عیب جویی
لغتنامه دهخدا
عیب جویی . [ ع َ / ع ِ ] (حامص مرکب ) عمل عیبجو. ایراد عیب ها و خطاهای دیگران . (از ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ) : نه کم زآیینه ای در عیب جویی به آیینه رها کن سخت رویی . نظامی .|| تفحص معایب دیگران . (فرهنگ فارسی معین ). || نکته گیری و نکته سنجی...
-
کناره جویی
لغتنامه دهخدا
کناره جویی . [ ک َ / ک ِ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) اعتزال . دوری کردن . انزوا گزیدن .
-
کین جویی
لغتنامه دهخدا
کین جویی . (حامص مرکب ) کینه جویی . انتقامجویی . انتقام کشی . رجوع به کین جوی و کینه جویی شود. || جنگ آوری . جنگ طلبی . جنگجویی . رجوع به کین جوی شود.
-
کینه جویی
لغتنامه دهخدا
کینه جویی . [ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) کینه خواهی . (ناظم الاطباء). انتقام جویی . دشمنی : عجب ناید ز خوبان تندخویی چنان کز مهر گردون کینه جویی . نظامی .کینه جویی روش احسان نیست هرکه احسان نکند انسان نیست . جامی .و رجوع به کینه جو و کین جویی شود.
-
کرانه جویی
لغتنامه دهخدا
کرانه جویی . [ ک َ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) عزلت . (یادداشت مؤلف ). گوشه گیری . دوری گزینی .
-
نکته جویی
لغتنامه دهخدا
نکته جویی . [ ن ُ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) عمل نکته جو. رجوع به نکته جو شود.
-
سلامت جویی
لغتنامه دهخدا
سلامت جویی . [ س َ م َ ] (حامص مرکب ) صلح جویی و آرامش طلبی . (فرهنگ فارسی معین ).
-
آسایش جویی
لغتنامه دهخدا
آسایش جویی . [ ی ِ جو ] (حامص مرکب ) چگونگی و صفت آسایش جوی .
-
جهان جویی
لغتنامه دهخدا
جهان جویی . [ ج َ ] (حامص مرکب ) کشورگشایی . || دنیاطلبی و جهان خواهی . رجوع به جهانجو شود.
-
چاره جویی
لغتنامه دهخدا
چاره جویی . [ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) تدبیر. صلاح اندیشی : سکندر جهاندیدگان را بخوانددر این چاره جویی بسی قصه راند. نظامی .|| حیله گری . فسونگری . فریبکاری :فسونگر در حدیث چاره جویی فسونی به ندید از راستگویی .نظامی .
-
حق جویی
لغتنامه دهخدا
حق جویی . [ ح َ ] (حامص مرکب ) حق طلبی .
-
حقیقت جویی
لغتنامه دهخدا
حقیقت جویی . [ ح َقی ق َ ] (حامص مرکب ) چگونگی حقیقت جوی . حقیقت طلبی .