کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مهکی
لغتنامه دهخدا
مهکی . [ م َ ](اِخ ) دهی است از دهستان رومشکان بخش طرهان شهرستان خرم آباد، واقع در 42هزارگزی جنوب غربی راه فرعی خرم آباد به کوهدشت با 150 تن سکنه . آب آن از چاه و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
مهکی
لغتنامه دهخدا
مهکی . [ م َ هََ ] (اِخ ) یکی از طوایف کرد پشتکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 68).
-
واژههای همآوا
-
محکی
لغتنامه دهخدا
محکی . [ م َ کی ی ] (ع ص ) بیان شده . گفته شده . || بازگفته شده . نقل شده . || نوشته شده . (ناظم الاطباء). رجوع به حکایت شود.
-
محکی
لغتنامه دهخدا
محکی . [ م ُ ح َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بشیره ٔ بخش سرپل ذهاب شهرستان قصر شیرین ، واقع در 7هزارگزی خاور سرپل ذهاب کنار راه شوسه ٔ کرمانشاه با 170 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ پاطاق تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).