کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهندسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مهندسی
لغتنامه دهخدا
مهندسی . [ م ُ هََ دِ ] (حامص ) شغل و حرفه ٔ مهندس . رجوع به مهندس شود.
-
جستوجو در متن
-
مهندس پیشه
لغتنامه دهخدا
مهندس پیشه . [ م ُ هََ دِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) که مهندسی پیشه دارد. دارای شغل مهندسی . رجوع به مهندس شود.
-
موفری
لغتنامه دهخدا
موفری . [ م ُ وَف ْ ف َ ] (حامص ) صفت و حالت موفر. فراوانی و بسیاری : عالم نو بنا کند رای تو از مهندسی کشور نو رقم زند فر تو از موفری . خاقانی .و رجوع به موفر شود.
-
مهندس پیشگان
لغتنامه دهخدا
مهندس پیشگان . [ م ُ هََ دِ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) ج ِ مهندس پیشه . کسانی که پیشه ٔ مهندسی دارند : این مهندس پیشگان را بین که اندر باغ و راغ صد هزاران نقش بی پرگار و مسطر بسته اند.(ترجمه ٔ محاسن اصفهان ).
-
هبورن
لغتنامه دهخدا
هبورن . [ هَِ ] (اِخ ) شهری است از ایالت دورهام در انگلستان که در 4/5 میلی پائین نیوکاسل واقع شده . مساحت آن 2/4 میل مربع و جمعیتش بر طبق آمار سال 1951 م . 23098 تن است . این شهر مرکز کارخانه های کشتی سازی و عملیات مهندسی میباشد. (از دایرةالمعارف بری...
-
رسامی
لغتنامه دهخدا
رسامی . [ رَس ْ سا ] (حامص ) عمل رَسّام . رسم کردن . ترسیم .نقاشی . صورتگری . پیکرنگاری . صورت نگاری : اوستادی به شغل رسامی در مساحت مهندسی نامی . نظامی .روزی از بهر شغل رسامی بهره مند از لقای بهرامی . نظامی .ز نقاشی به مانی مژده داده به رسامی در اقل...
-
زیمبابوه
لغتنامه دهخدا
زیمبابوه . [ باب ْ وِ ] (اِخ ) شهری ویران بر جنوب شرقی رودزیای جنوبی است که در حدود سال 1871 م . بوسیله ٔ پویندگان سفیدپوست کشف شد. بعضی آن را با «اوفیر» تورات یکی دانسته اند ولی امروزه محققین معتقدند که ساختمانهای آن که حاکی از مهارت در مهندسی است د...
-
فلکی
لغتنامه دهخدا
فلکی . [ ف َ ل َ ] (اِخ ) اسماعیل بن مصطفی (یا اسماعیل پاشا) فلکی . از علمای ریاضی دان مصر و اصلاً ترک است . ولادت و تحصیل او در قاهره بود و تحصیلات عالی خود را در پاریس پایان داد. مدرسه ٔ علوم مهندسی قاهره را او تأسیس کرد. او راست : بهجة الطالب فی ...
-
قنقن
لغتنامه دهخدا
قنقن . [ ق ِ ق ِ ] (ع ص ، اِ) راهنما و دلیل . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || آب شناس در صحراها و کاریزها. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). و در عبارت ابن بری آمده که قنقن و قُناقِن مهندسی است که آب را در زیر زمین می شناسد تا جائی که آب وجود دارد حفر...
-
مقومی
لغتنامه دهخدا
مقومی . [ م ُ ق َوْ وِ ] (حامص ) تقویم نویسی . تقویم دانی . استخراج تقویم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). محاسبه کردن وقت ها و حساب کواکب . سنجیدن قرب و بعد و ارتفاع ستارگان : درمقومیش اشکال بود که هست یانه . (چهارمقاله ص 96).کرده بنای عدل را خامه ٔ ت...
-
منلائوس
لغتنامه دهخدا
منلائوس . [ م ِ ن ِ ءُ ] (اِخ ) نام مهندسی یونانی از مکتب اسکندرانی که نزدیک به سال 80م . در حیات بوده . «اکر» او امروز به عربی در دست و لاتینی آن نیز موجود است . (از یادداشت مرحوم دهخدا). ریاضی دان یونانی در اواخر قرن اول میلادی و اثر او به نام «کرو...
-
بیومی
لغتنامه دهخدا
بیومی .[ ب َی ْ یو ] (اِخ ) محمد افندی بیومی . (1268 هَ . ق .) ریاضیدان مصری ، وی در نخستین هیأت علمی بسال 1241هَ . ق . از طرف حکومت مصر به فرانسه رفت و پس از نه سال توقف در فرانسه بسال 1250 هَ . ق . بمصر بازگشت و در مدرسه ٔ مهندسی بولاق در قاهره به...
-
حسن افندی
لغتنامه دهخدا
حسن افندی . [ ح َ س َ ن ِ اَ ف َ ] (اِخ ) قاضی محاکم ملی و معلم مدارس در مصر بود. او راست : «الاصول الوافیة فی علم القسمو غرافیة» در مهندسی . چ بولاق به سال 1307 هَ . ق . در 198 ص و «فن الطبوغرافیا» که باکمک محمد افندی فوزی نگاشته . چ بولاق بسال 1303...
-
مشاور
لغتنامه دهخدا
مشاور. [ م ُ وِ ] (ع ص ) کنکاش کننده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مشیر و وزیر مشورت کرده شده و پنددهنده و پندگوینده . (از ناظم الاطباء). رأی زننده . مشورت کننده . رای زن . کسی که طرف شور و مشورت قرار گیرد.- مشاور حقوقی ؛ که در امور حقوقی راهنمائی ک...