کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهرجرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مهرجرد
لغتنامه دهخدا
مهرجرد. [ م ِ ج ِ ] (اِخ ) از طسوج رودبار قم . (تاریخ قم ص 116).
-
مهرجرد
لغتنامه دهخدا
مهرجرد. [ م ِ ج ِ ] (اِخ ) دهی به حدود یزد: مهرنگار در کنار میبد دهی دیگر بساخت و آن را مهرجرد نام کرد یعنی مهرگرد. (تاریخ یزد).
-
مهرجرد
لغتنامه دهخدا
مهرجرد. [ م ِ ج ِ ] (اِخ ) مهرگرد. از قنوات وقفی شهر تهران ، در سمت شمال . مقدار آب آن دو سنگ و مسافت مادرچاه تا شهر حدود نیم فرسنگ است . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
میبد
لغتنامه دهخدا
میبد. [ م ِ ب ُ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای سه گانه ٔ بخش اردکان شهرستان یزد و محدود است از شمال و باختر به دهستان حومه و از جنوب به بخش خضرآباد و از خاور به بخش اشکذر. آب آن بیشتر از قنوات تأمین می شود. و محصول عمده ٔ آن غلات و حبوب و پنبه است . میبد...