کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهجل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مهجل
لغتنامه دهخدا
مهجل . [ م َ ج ِ ] (ع اِ) راه زهدان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مهبل . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || راه آب . (منتهی الارب ).
-
مهجل
لغتنامه دهخدا
مهجل . [ م ُ ج ِ ] (ع ص ) آنکه مهمل و بی شبان می گذارد شتران را. (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). || آنکه ضایع می کند مال را. (ناظم الاطباء). ضایعنماینده ٔ مال . (آنندراج ). و رجوع به اهجال شود.
-
واژههای همآوا
-
محجل
لغتنامه دهخدا
محجل . [ م ُ ج ِ ] (ع ص ) آنکه بند از دست چپ شتر برداشته بر دست راست وی نهد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). کسی که بند بر دست راست شتر می نهد. (ناظم الاطباء).
-
محجل
لغتنامه دهخدا
محجل . [ م ُ ح َج ْ ج َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از ماده ٔ حِجل به معنی سپیدی . رجوع به حجل شود: فرس محجل ؛ اسبی که هر چهار دست و پای وی سفید باشد. (منتهی الارب ). اسب سرخ رنگ یا سیاه که هر چهار پای او سفید باشد. (غیاث ). اسبی که چهار دست و پای وی سپید با...
-
جستوجو در متن
-
باقدرایی
لغتنامه دهخدا
باقدرایی . [ ق َ ] (اِخ ) حسین بن علی بن مهجل ابوعبداﷲ ضریر باقدرایی . مقری بود و در ربیعالاول سال 582 هَ . ق . درگذشت . (از معجم البلدان ).