کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهتز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مهتز
لغتنامه دهخدا
مهتز. [ م ُ ت َزز ] (ع ص ) جنبنده و لرزنده و از جانبی به جانبی حرکت کننده . و رجوع به مهتزة و اهتزاز شود.
-
واژههای همآوا
-
محتظ
لغتنامه دهخدا
محتظ. [ م ُ ت َظظ ] (ع ص ) بهره یاب و مجازاً به معنی خوش و مسرور. (غیاث ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
مهتزة
لغتنامه دهخدا
مهتزة. [ م ُ ت َزْ زَ ] (ع ص ) تأنیث مهتز. جنبنده و لرزنده و از جانبی به جانبی حرکت کننده .
-
یاتوغان
لغتنامه دهخدا
یاتوغان . (اِ) از مطلقات آلات ذوات الاوتار و آن سازی بود بر هیئت تخته ای مطول و بر آن هفده وتر بندند و آن را ساعد نباشد و ملاوی اعنی کوشکها نیز نباشد. اصطخاب آنها بر خرکهاکنند به هر وتری حاملی سازند وآن وتر را بر ظهر آن حامل نهند و به حرکت آن حوامل ا...
-
طنبور
لغتنامه دهخدا
طنبور. [ طَم ْ / طُم ْ ] (معرب ، اِ) یکی از آلات مهتز است از ذوات الاوتار. و صاحب نفایس الفنون گوید: طنبور همان است که اکنون به کمانچه مشهور است . قسمی ماندولینا از ذوات الاوتار و آن در ایران و بلغارستان و میان عرب متداول است . از آلات موسیقی و از ذو...