کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مهبک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مهبک
لغتنامه دهخدا
مهبک . [ م َ ب َ ] (اِ) به زبان شیرازی نام حیوانی است کوچک به قدر باقلی با پر و پایهای بسیار به قدر سوزنی . در زیر خمها و زمینهای نمناک متکون شود و در اصفهان عوام آن را خرک خدا گویند و در هند سروالی و به عربی حمارقبان گویند. (انجمن آرای ناصری ) (آنند...
-
واژههای همآوا
-
محبک
لغتنامه دهخدا
محبک . [ م ُ ح َب ْ ب َ ] (ع ص ) مرغول موی . محبک الشعر؛ مرغوله موی . و در حدیث در صفت دجال است که او محبک الشعر بود یا سری حُبُک داشت یعنی مرغول بود. (از منتهی الارب ). || گلیم مخطط. (ناظم الاطباء). کساء محبک ؛ ای مخطط. (منتهی الارب ).