کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منگول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منگول
لغتنامه دهخدا
منگول . [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیه است . و 148 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
منگول
لغتنامه دهخدا
منگول . [ م َ ] (اِخ ) شنگول و منگول و حپک انگور، نام سه بزغاله است که در قصه ٔ شنگول و منگول ، فرزندان بز هستند و گرگ شنگول و منگول را می خورد و بز با شاخ خود آنها را از شکم گرگ بیرون می آورد. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). || (ص ) بچه ٔ زیبا و ...
-
واژههای مشابه
-
شنگول و منگول
لغتنامه دهخدا
شنگول و منگول . [ ش َ ل ُ م َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) این دو کلمه در تداول عامه بیشتر برای بچه های بزبز قندی استعمال می شود و گاه پدر و مادر در مقام تحبیب فرزندان خود را چنین می نامند. اما به معنی شنگول نیز گاهی استعمال می شود و در این صورت باید من...
-
جستوجو در متن
-
گله خیر
لغتنامه دهخدا
گله خیر. [ گ َ ل َ / ل ِ / گ َل ْ ل َ/ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیه که در 11500گزی شمال خاوری هشتیان و 4هزارگزی شمال ارابه رو منگول به هشتیان واقع شده است . هوای آن سرد و دارای 147 تن سکنه است . آب آنجا از نهر غازان ...
-
صوفیان
لغتنامه دهخدا
صوفیان . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔبخش صومای شهرستان ارومیه ، واقع در 3500 گزی شمال هشتیان و 4 هزارگزی باختر راه ارابه رو هشتیان به منگول . هوای آن سردسیر و سالم . 253 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ هشتیان . محصول آنجا غلات ، توتون . شغل اهالی...
-
خانیک
لغتنامه دهخدا
خانیک . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیه ، واقع در 14 هزارگزی شمال هشتیان و 10 هزارگزی شمال باختری راه ارابه رو هشتیان به منگول . این ده در دامنه ٔکوهستان قرار دارد و هوایش سرد و سالم و سکنه اش 80 تن است . زبان اهالی کردی و مذ...
-
شنگول
لغتنامه دهخدا
شنگول . [ ش َ ] (ص ) سخت شادان و خرم . (آدمی ) سرخوش نیم مست . بانشاط. باروح . دل زنده . فیران . کسی که بر اثر خوردن شراب یا به علت توفیق یافتن در کار و پیروز شدن بر مشکلات خویش خوشحال و بانشاط شده باشد. (فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده ). || شوخ و ظریف و ز...