کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منگو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منگو
لغتنامه دهخدا
منگو. [ م ُ ] (اِخ ) ییسو... یکی از چهار پسرجغتای بن چنگیز که از 645 تا 650 هَ . ق . در ماورأالنهر حکومت داشت . رجوع به تاریخ طبقات سلاطین اسلام ص 214 و 215 و نمودار خاندان جغتای (ماقبل ص 217) شود.
-
منگو
لغتنامه دهخدا
منگو. [ م ُ ] (اِخ )پسر تولی بن چنگیز، اولین قاآن از خاندان تولی که به سال 646 هَ . ق . به تخت قاآنی نشست و در سال 657 وفات یافت . رجوع به تاریخ سلاطین اسلام صص 186-187 شود.
-
واژههای مشابه
-
منگو تیمور
لغتنامه دهخدا
منگو تیمور. [ م ُ ت َ ] (اِخ ) پسر هلاکو و اولجای خاتون و برادراباقا که 25 روز پیش از مرگ برادرش اباقاخان درگذشت و به مقام سلطنت ایلخانی نرسید. رجوع به تاریخ مغول اقبال ص 218 و 221 و حبیب السیر چ خیام ج 2 و 3 شود.
-
منگو تیمور
لغتنامه دهخدا
منگو تیمور. [ م ُ ت َ ] (اِخ ) یکی از غلامان ملک منصور لاچین سقلابی است که در سال 697 هَ . ق . به نیابت سلطنت ملک منصور سلطان مصر رسید و در سال 698 او و ملک منصور به دست غلامان خود کشته شدند. رجوع به تاریخ مغول اقبال صص 269-271 شود.
-
منگو تیمور
لغتنامه دهخدا
منگو تیمور. [ م ُ ت َ ] (اِخ )از ممالیک ملک اشرف صلاح الدین و از دلاوران بی همال بود و چون ملک ناصر دست از سلطنت مصر برداشت و به قلعه ٔکرک پناه برد منگو تیمور به ملک ناصر پیوست و به تقلید او دیگر غلامان نیز به ملک ناصر روی آوردند و ناصر بار دیگر به ف...
-
منگو تیمور
لغتنامه دهخدا
منگو تیمور. [م ُ ت َ ] (اِخ ) از خاندان باتو و پسر برکای خان ، پادشاه خانات قبچاق (664 هَ . ق .). او مانند پدر آئین اسلام داشت و با الملک الظاهر بیبرس برای جدال و برانداختن اباقاخان همدست شد. طرح اتحاد آنان به خاطر دوستی دیرینه ای بود که ایلخانان با ...
-
جستوجو در متن
-
منکو
لغتنامه دهخدا
منکو. [ م ُ ] (اِخ ) رجوع به منگو شود.
-
تایجو
لغتنامه دهخدا
تایجو. (اِخ ) پسر منگو تیمور. رجوع به طایجو شود.
-
منگکو تیمور
لغتنامه دهخدا
منگکو تیمور. [ م َ گ َ ت َ ] (اِخ ) رجوع به منگو تیمور و تاریخ غازان ص 13 و 126 و 127 شود.
-
منکو تیمور
لغتنامه دهخدا
منکو تیمور. [ م ُ ت َ ] (اِخ ) رجوع به منگو تیمور و سبک شناسی ج 3 ص 103 و شد الازار ص 273 و 283 و یادداشتهای قزوینی ج 3 ص 330 شود.
-
کردوجین
لغتنامه دهخدا
کردوجین . [ ک ُ ] (اِخ ) دختر منگو تیموربن هلاکو که به عقد اتابک جلال الدین سیورغتمش درآمد و در سال 693 هَ . ق . که سیورغتمش به دست پادشاه خاتون کشته شد. وی کرمان را محاصره و فتح کرد و پادشاه خاتون را به انتقام قتل شوهر کشت و بتخت سلطنت نشست تا 792 ه...
-
تنگو
لغتنامه دهخدا
تنگو. [ ت َ ] (اِخ ) پادشاه ختاو ختن . (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (ناظم الاطباء).نام پادشاهی است از ملک ختن ، و صحیح پیگو است . (از فرهنگ رشیدی ). نام پادشاه چین و ختا بوده ... و در فرهنگ رشیدی تصحیح تنگو به پیگو است که نام پادشاهی ازملک ختن بوده ...
-
موسی خان
لغتنامه دهخدا
موسی خان . [ سا ] (اِخ ) ابن علی بن بایدو از ایلخانان آخری مغول در ایران (شوال تا ذی الحجه 736 هَ . ق .) پس از قتل خواجه غیاث الدین وارپاگاون امیرعلی پادشاه ، موسی خان نواده ٔ بایدو را در شهر اوجان به مقام ایلخانی نشاند، ولی به سبب بی کفایتی وی در بر...