کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منکر شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حدیث منکر
لغتنامه دهخدا
حدیث منکر. [ ح َ ث ِ م ُ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از دوازده قسم حدیث ضعیف . رجوع به حدیث شود.
-
جستوجو در متن
-
ناخستو شدن
لغتنامه دهخدا
ناخستو شدن . [ خ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) انکار کردن . منکر شدن .
-
لطط
لغتنامه دهخدا
لطط. [ ل َ طَ] (ع مص ) افتادن دندان کسی . || خرد شدن دندان و ماندن بیخهای آن . || منکر شدن حق کسی را. یقال : ما لک تعینه علی لططه . (منتهی الارب ).
-
تخویر
لغتنامه دهخدا
تخویر. [ ت َخ ْ ] (ع مص ) ضعیف و منکر شدن . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ضعیف و سست شدن . (از المنجد). ضعیف شدن مرد. (اقرب الموارد). || سست شدن زمین از کثرت باران و جاری شدن آب بر آن . (از المنجد) (از اقرب الموارد). || نسبت دادن کسی را به سستی ....
-
تلطط
لغتنامه دهخدا
تلطط. [ ت َ ل َطْ طُ ] (ع مص ) منکر شدن حق کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تلطی شود.
-
برتویدن
لغتنامه دهخدا
برتویدن . [ ب َ ت َ دَ ] (مص مرکب ) برتاویدن . برتافتن . تافته شدن . بریان و برشته شدن : منکر شو ار توانی نار سعیر راتا اندر او بحشر بسوزی و برتوی . سوزنی .رجوع به تویدن شود.
-
براح
لغتنامه دهخدا
براح . [ ب َ ] (ع مص ) زایل شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دور شدن و نیست شدن . (از آنندراج ). || از جای فراتر شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ، ترتیب عادل ) (تاج المصادر بیهقی ). || سخت دشوار شدن . (آنندراج ). || (اِ) زمین فراخ بی کشت و درخت ....
-
خرد شدن
لغتنامه دهخدا
خرد شدن . [ خ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ریزه ریزه شدن . بپاره های کوچک شکستن . (یادداشت بخط مؤلف ). شکستن بقطعات خرد. صِغَر. (دهار). انفراک . (یادداشت بخط مؤلف ) : سؤال منکر را پاسخ آنچنان دادم که خرد شد ز دبوسش ز پای تاتارم . سوزنی .سپاهی از حبش کافو...
-
جحود آوردن
لغتنامه دهخدا
جحود آوردن . [ ج ُ وَ دَ ] (مص مرکب ) انکار کردن . منکر شدن : جمله کوران را دوا کن جز حسودکز حسودی بر تو می آرد جحود. (مثنوی ).رجوع به جحود شود.
-
تلطی
لغتنامه دهخدا
تلطی .[ ت َ ل َطْ طی ] (ع مص ) انتظار غفلت دشمن کردن کسی یا نزد آنها یافتنی بودن او را پس گرفتن از مال آنها و سبقت نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). || منکر شدن حق کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به تلطط ش...
-
وی ستود شدن
لغتنامه دهخدا
وی ستود شدن . [ س ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) باور نکردن . منکر شدن : به درستی که فروفرستادند بر شما در این نبشته که چون بشنوند نشانهای خدا، ویستود شوند بدان و خندستانی کنند بدان . (فرهنگ فارسی معین از ترجمه و قصه های قرآن 1:51 و ترجمه ٔ آیه ٔ140 سوره ٔ 4،...
-
الطاط
لغتنامه دهخدا
الطاط. [ اِ ] (ع مص ) پوشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). پنهان داشتن . (منتهی الارب )(آنندراج ). پوشانیدن و پنهان داشتن از کسی . (از اقرب الموارد). بازماندن غریم از حق . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سخت خصومت شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آ...
-
امعان
لغتنامه دهخدا
امعان . [ اِ ](ع مص ) دور اندیشیدن در کاری . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). دور اندیشیدن . (آنندراج ). گویند: امعن فی الامر؛ دور اندیشید در کار. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). تیز کردن نظر و دور رفتن در کاری یعنی در کاری غو...
-
صیرورة
لغتنامه دهخدا
صیرورة. [ ص َ رَ ] (ع مص ) گشتن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (تاج المصادر بیهقی ). || بازگردیدن کار. || میل کردن بسوی کسی . (منتهی الارب ). || (اصطلاح فلسفه ) شدن . هرقلیطوس افیسوسی که یکی از فلاسفه ٔ نحله ٔ ایونی و از حکمای یونانی قبل از سقراط است ، ا...