کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منودل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منودل
لغتنامه دهخدا
منودل . [ م ُ ن َ دِ ] (ع ص ) پیر مضطرب لرزان . (آنندراج ). نعت است از نودله ، و یقال مشی الرجل منودلاً؛ ای مسترخیاً. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آنکه می لرزد از پیری . (مهذب الأسماء). پیرمرد مضطرب و لرزان : مشی الرجل منودلاً؛ یعنی فروهشته و م...
-
جستوجو در متن
-
نودلة
لغتنامه دهخدا
نودلة. [ ن َ دَ ل َ ] (ع مص ) مضطرب و لرزان شدن از غایت پیری . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || فروهشته گردیدن هر دو خصیة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغة). و نعت از آن منودل است . (منتهی الارب ) (...