کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منفوض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منفوض
لغتنامه دهخدا
منفوض . [ م َ ] (ع ص ) تب لرزه زده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تب لرزه زده وگرفتار تب لرزه . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
نفاضة
لغتنامه دهخدا
نفاضة. [ ن ُ ض َ] (ع اِ) ریشه و ریزه ٔ مسواک که در دهن ماند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || آنچه به افشاندن بیفتد از برگ و میوه و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).آنچه فروریزد از منفوض . (از اقرب الموارد). برگ و میوه ٔ افتاده . (یادداشت مؤلف ). رجوع...
-
جدف
لغتنامه دهخدا
جدف . [ ج َ دَ ] (ع اِ) گور. (منتهی الارب ) (آنندراج ). قبر. (قطر المحیط) (آنندراج ) (شرح قاموس ). قبر و آن اِبدال جدث است . (از اقرب الموارد)(آنندراج ). ج ، اَجداف . (اقرب الموارد) (لسان العرب )(منتهی الارب ). و گروهی این جمع را مکروه دارند و گویند،...