کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منطوف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منطوف
لغتنامه دهخدا
منطوف . [ م َ ] (ع ص ) متهم کرده شده به فجور و عیب آلوده . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
منتوف
لغتنامه دهخدا
منتوف . [م َ ] (ع ص ) از بیخ برکنده شده . (ناظم الاطباء). موی یا پر از بیخ برکنده . (از اقرب الموارد). || مولع برای کندن ریش خود و بدان از مخنث کنایه کنند، زیرا این کار از عادات اوست . (از اقرب الموارد).