کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منطقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منطقی
لغتنامه دهخدا
منطقی . [ م َ طِ ] (ص نسبی ) منسوب به علم منطق . (ناظم الاطباء). مربوط به علم منطق . مستدل . با استدلال . بر اساس برهان و دلیل : خردمندان را بنماییم به برهانهای عقلی و به حجتهای منطقی که آمدن مردم از کجاست . (زادالمسافرین ناصرخسرو چ برلین ص 4). ... ا...
-
منطقی
لغتنامه دهخدا
منطقی . [م َ طِ ] (اِخ ) تخلص قاضی میرحسین بن معین الدین میبدی . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به حسین میبدی شود.
-
واژههای مشابه
-
ابراهیم منطقی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم منطقی . [ اِ م ِ م َ طِ ] (اِخ ) رضی الدین ابراهیم بن سلیمان رومی . عالمی فاضل و متدین بود. هفت بار بحج رفت و در 732 هَ .ق . به دمشق درگذشت .
-
حسین منطقی
لغتنامه دهخدا
حسین منطقی . [ ح ُ س َ ن ِ م َ طِ ] (اِخ ) رجوع به حسین میبدی شود.
-
منطقی رازی
لغتنامه دهخدا
منطقی رازی . [ م َ طِ ی ِ ] (اِخ ) از شاعران قدیم و در لغت نامه ٔ اسدی و حدایق السحر رشیدالدین وطواط به شعر او استشهاد شده است . (یادداشت مرحوم دهخدا). ابومحمد منصوربن علی منطقی رازی از معاصران صاحب بن عباد و در شعر دری استاد بوده است و شاید بتوان او...
-
واژههای همآوا
-
منتقی
لغتنامه دهخدا
منتقی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) آنکه برمی گزیند. || آنکه مغز از استخوان برمی آورد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). رجوع به انتقاء شود.
-
منتقی
لغتنامه دهخدا
منتقی . [ م ُ ت َ قا ] (ع ص ) برگزیده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به انتقاء شود.
-
جستوجو در متن
-
منصور
لغتنامه دهخدا
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن علی منطقی رازی . رجوع به منطقی رازی و منصور مورد شود.
-
منطقیون
لغتنامه دهخدا
منطقیون . [ م َ طِ قی یو ] (ع ص ، اِ) ج ِ منطقی . رجوع به منطقی (معنی سوم ) شود.
-
منطقیین
لغتنامه دهخدا
منطقیین . [ م َ طِ قی یی ] (ع ص ، اِ) ج ِ منطقی . رجوع به منطقی (معنی سوم ) شود.
-
ابومحمد
لغتنامه دهخدا
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) منطقی . رجوع به منصوربن علی معروف به منطقی رازی شود.
-
منطقیه
لغتنامه دهخدا
منطقیه . [ م َ طِ قی ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث منطقی : قیاسات منطقیه . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به منطقی (معنی اول ) شود.