کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منسر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منسر
لغتنامه دهخدا
منسر. [ م َ س ِ / م ِ س َ ] (ع اِ) منقار مرغ شکاری . ج ، مناسر. (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). منقار مرغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). منقار طیور گوشتخوار. (ناظم الاطباء) . || از سی تا چهل . (مهذب الاسماء). گله ٔ اسب از سی تا چهل یا از چهل تا پنجاه...
-
واژههای همآوا
-
منثر
لغتنامه دهخدا
منثر. [ م ِ ث َ ] (ع ص ) بسیارسخن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پرگو. پرحرف . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
منثر
لغتنامه دهخدا
منثر. [ م ُ ث َرر ] (ع ص ) فرس منثر؛ اسب تیزرو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
منثر
لغتنامه دهخدا
منثر. [ م ُ ن َث ْ ث َ ] (ع ص ) مرد سست بیخیر.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بسیار پراکنده شده . (ناظم الاطباء). پراکنده . گویند: دُرّ منثر. (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
گله
لغتنامه دهخدا
گله . [ گ َ ل َ / ل ِ / گ َل ْ ل َ / ل ِ ] (اِ) گله و رمه ٔ گوسفند و شتر و خر و گاو و آهو و امثال آن باشد. (برهان ). گله ٔ اسپ و شتر و گاو و گوسفند ودر قوشخانه ٔ پادشاهان هندوستان گله گلنگ و گله قرقره نیز گویند. (آنندراج ): اعرم ؛ گله ٔ بز. (منتهی ال...
-
لشکر
لغتنامه دهخدا
لشکر.[ ل َ ک َ ] (اِ) سپاه . سپه . جیش . جند. عسکر. (منتهی الارب ). قال ابن قتیبة والعسکر، فارسی معرب . قال ابن درید و انما هو لشکر بالفارسیة و هو مجتمع الجیش . (المعرب جوالیقی ص 230). خیل . حشم . بهمة. (منتهی الارب ). حثحوث . قشون . سریة. (دهار). رج...
-
منقار
لغتنامه دهخدا
منقار. [ م ِ ] (ع اِ) کلب مرغ . (مهذب الاسماء).پتفوز مرغ . (دهار). نول مرغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نول مرغ و آله ٔ دانه چیدن . (غیاث ). نول مرغان . نوک . تک . شند. کلب . کلپ . کلکف . کلفت . کلنه . شَتَر. چُنَک . (ناظم الاطباء). نوک پرندگان . نک ...