کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مناولت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مناولت
لغتنامه دهخدا
مناولت . [ م ُ وَ / وِ ل َ ] (از ع ، اِمص ) مناوله . مناولة. چیزی به کسی دادن . به یکدیگر تعارف کردن : یک شیشه ٔ صرف باقی است اگر رغبتی هست تا ساعتی به مناولت آن تزجیه ٔ روزگار کنیم . (مرزبان نامه چ قزوینی ص 84). رجوع به مناولة شود.
-
واژههای همآوا
-
مناولة
لغتنامه دهخدا
مناولة. [ م ُ وَل َ ] (ع مص ) چیزی فرا کسی دادن . (تاج المصادر بیهقی ). عطا دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). عطا دادن . بخشش کردن . (از ناظم الاطباء). چیزی به کسی دادن یا دست به سوی کسی درازکنان چیزی به او دادن . (از اقرب الموارد). || آن است که شیخ ...
-
جستوجو در متن
-
مناولات
لغتنامه دهخدا
مناولات . [ م ُ وَ] (ع اِ) ج ِ مناولة : در اثناء مناولات و تضاعیف آن حالات بهرام گور گفت دهقان را که ... (مرزبان نامه چ قزوینی ص 21). رجوع به مناولة و مناولت شود.