کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مناظرت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مناظرت
لغتنامه دهخدا
مناظرت . [ م ُ ظَ / ظِ رَ ] (از ع ، اِمص ) مناظرة. با هم بحث کردن : از آنجا در اثنای بحث و مناظرت گاه گاه سخنی بی مغز گوید. (مصباح الهدایه چ همایی ص 20). رجوع به مناظرة و مناظره شود.
-
واژههای همآوا
-
مناذرة
لغتنامه دهخدا
مناذرة. [ م َ ذِ رَ ] (اِخ ) فرزندان منذرند. (منتهی الارب ). آل و تبار منذر و فرزندان آن . (ناظم الاطباء). آل منذر. ملوک حیره . (از اقرب الموارد). ملوک لخمی یا ملوک حیره اند که به آل نصر نیز شهرت دارند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به آل نصر و ل...
-
مناظرة
لغتنامه دهخدا
مناظرة. [ م ُ ظَ رَ ] (ع مص ) مانستن با کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نظیر کسی یا چیزی گردیدن . (از اقرب الموارد). مانند گردیدن . (از ناظم الاطباء). || یکی را نظیر دیگری گردانیدن و منه قول الزهری : لا تناظر بکتاب اﷲ و لابکلام رسول اﷲ؛ ای لاتجعل نظ...
-
جستوجو در متن
-
زبان
لغتنامه دهخدا
زبان . [ زَب ْ با ] (اِخ ) ابن سیاربن عمربن جابر از بنی مازن بن فزارة است وبا عیینةبن حصن مناظرت داشته است . از اشعار اوست :تعلم انه لاطبر الاعلی متطیر و هوالثبوربلی شی ٔ یوافق بعض شی ٔاحاییناً و باطله کثیرو من ینزح به لا بدیومایجی ٔ به نعی ّ او بشیر...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن الحسین بن احمد الواعظ مکنی به ابوالحسین و مشهور به ابن سماک . در عصر القادرباﷲ و القائم بامراﷲ عباسی از اجله ٔ وعاظ و محدثین معدود بود و از معاصرین ابوعبداﷲ محمدبن عبداﷲبن بیضاوی شافعی است . ولادتش سیصدوسی . فن حدیث از جعف...
-
صالح جرمی
لغتنامه دهخدا
صالح جرمی . [ ل ِ ح ِج َ ] (اِخ ) ابن ندیم نویسد: به خط ابوالحسن خزار خواندم که صالح بن اسحاق بجلی مولای بجیلةبن أنماربن اراش بن الغوث ، اخی الازدبن الغوث و کنیت او ابوعمر است .و ابوسعید گوید: وی مولای جرم بن ربان است و جرم قبیله ای است از قبایل عرب...
-
ابوطاهر قرمطی
لغتنامه دهخدا
ابوطاهر قرمطی . [ اَ هَِ رِ ق َ م َ / ق ِ م ِ ] (اِخ ) سلیمان بن حسن جنابی ابن بهرام فارسی . از مردم گنافه ٔ فارس . در روز دوشنبه ٔ 25 ربیعالاَّخر 311 هَ . ق . به بغداد خبر آمد که ابوطاهر سلیمان بن حسن جنابی با 1700 پیاده به بصره آمده و نردبان ها بر ...