کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مناصع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مناصع
لغتنامه دهخدا
مناصع. [ م َ ص ِ ] (ع اِ) ج ِ مَنصَع. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ منصع، به معنی انجمن یا جای خالی کرده جهت بول و قضای حاجت . (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
منصع
لغتنامه دهخدا
منصع. [ م َ ص َ ] (ع اِ) انجمن یا جای خالی کرده جهت بول و قضای حاجت . ج ، مناصع. (منتهی الارب ) (آنندراج ). انجمن و مجلس و یا جایی که جهت بول و قضای حاجت تخلیه کنند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).