کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مناسک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مناسک
لغتنامه دهخدا
مناسک . [ م َ س ِ ] (ع اِ) ج ِ مَنسِک یا مَنسَک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به منسک شود. || جاهای عبادت حاجیان . (آنندراج ) (غیاث ). || به مجاز ذکر محل و اراده ٔ حال ، به معنی اعمال و افعال حج ، چنانکه طواف کعبه ...
-
جستوجو در متن
-
چاررکن
لغتنامه دهخدا
چاررکن . [ رُ ] (اِ مرکب ) چهار رکن . در مناسک حج عبارت است از مسح و طواف و سعی و حلق . || دو دست و دو پای .
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن رازی . وی مناسک محمدبن حسن شیبانی را شرح کرده است .
-
خجندی
لغتنامه دهخدا
خجندی . [ خ ُ ج َ ] (اِخ ) بنا بر نقل حاجی خلیفه ، او راست : کتاب «مناسک الخجندی ». (از کشف الظنون ).
-
شعارة
لغتنامه دهخدا
شعارة. [ ش ِ رَ ](ع اِ) اصل مناسک حج و معظم آن ، مانند: وقوف و طواف و امثال آن . ج ، شَعائِر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نشانهای حج و طاعتهاکه آنجا کنند. (مهذب الاسماء). رجوع به شعائر شود.
-
مصاهر
لغتنامه دهخدا
مصاهر. [ م ُ هَِ ] (ع ص ) دامادخسری کننده . || خویش سببی : آنگه اسماعیل را و قبیله ٔ جرهم را حج فرمود و مناسک بیاموخت و ایشان مصاهران اسماعیل بودند. (تفسیر ابوالفتوح رازی ). و رجوع به مصاهرت و مصاهرة و مصاهره شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیز سجلماسی ادیب و شاعر. مولد او سجلماسه به سال 1085 هَ . ق . و منشاء وی نیز همان شهر است و پس از قضای مناسک حج بمصر رفت و بدانجا درگذشت .
-
حسن بصری
لغتنامه دهخدا
حسن بصری .[ ح َ س َ ن ِ ب َ ] (اِخ ) او راست : رساله در مناسک حج بنابر مذاهب اربعه . و در حاشیه ٔ آن رساله ای در فضل مکه است . در مکه به سال 1317 هَ . ق . چاپ شده است .
-
حلیفه
لغتنامه دهخدا
حلیفه . [ ح ُ ل َ ف َ ] (اِخ ) (ذوالحیه ) موضعی است بر شش میل از مدینه ٔ منوره و آن آب بنی جشم و میقات اهل مدینه و شام باشد. (ازمنتهی الارب ). و رجوع به مناسک فیض آیت اﷲ فیض شود.
-
حسین صیمری
لغتنامه دهخدا
حسین صیمری . [ ح ُ س َ ن ِ ص َ م ُ ] (اِخ ) ابن مفلح بن حسن بحرینی ملقب به نصیرالدین فقیه . متوفی در محرم 933 هَ . ق . / 1526 م . در سن هشتاد سالگی درگذشت و در سلم آباد خوزستان دفن شد. او راست : مناسک صغیر و مناسک کبیر و رساله در جواز حکومت شرعی و غا...
-
نوری حایری
لغتنامه دهخدا
نوری حایری . [ ی ِ ی ِ ] (اِخ ) فضل اﷲ (شیخ ...) مازندرانی نوری حایری . از فقهای امامیه ٔ قرن چهاردهم هجری است . او راست : 1 - الطهارة. 2 - فضیلة العباد و ذخیرة المعاد. 3 - مناسک الحج . وی به سال 1345 هَ . ق . در کربلا وفات یافت . (از ریحانة الادب ج ...
-
عوفی
لغتنامه دهخدا
عوفی . [ ع َ ] (اِخ ) ابراهیم بن ابی بکربن اسماعیل دنابی عوفی ، از نسل عبدالرحمان بن عوف بود.وی حسابدان و عالم به فرائض بشمار میرفت . اصل او ازدمشق و مولدش بسال 1030 هَ . ق . در قاهره بود و بسال 1094 درگذشت . او را رسایل بسیاری در فرائض و حساب و مناس...
-
صحراخرام
لغتنامه دهخدا
صحراخرام . [ ص َ خ ُ ] (نف مرکب ) بناز رونده ٔ در صحرا. خرامنده ٔ در صحرا : شتابنده را اسب صحراخرام یرق داده زآن به که باشد جمام . نظامی .که رسمی بود کآن صحراخرامان بصید آیند بر رسم غلامان . نظامی .مغرب گروهی است صحراخرام مناسک رها کرده ناسک بنام .نظ...
-
یحیی
لغتنامه دهخدا
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن علی بن زکریا شقراطسی ، فقیه مالکی و شاعربود و به شقراطس که قلعه ای در جنوب تونس بود منسوب است . او راست : 1- ارجوزه ای در مناسک حج . 2- سجل . وی در حدود سال 415 هَ . ق . درگذشت . (از اعلام زرکلی ).