کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منازعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منازعة
لغتنامه دهخدا
منازعة. [ م ُ زَ ع َ ] (ع مص ) با کسی در چیزی واکوشیدن . نزاع . (المصادر زوزنی ). پیکار کردن . (تاج المصادربیهقی ). با هم کشش کردن به خصومت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مخاصمت کردن با کسی . نزاع . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آرزومند گشتن ...
-
واژههای مشابه
-
منازعه
لغتنامه دهخدا
منازعه . [ م ُ زَ / زِ ع َ / ع ِ ] (از ع ، اِمص ) منازعة. منازعت . (از ناظم الاطباء). مخاصمه . خصومت . نزاع . تنازع . زد و خورد. منازعة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : از سر تکبر و ترفع منازعه و مخاصمه ظاهر می گشت . (سلجوقنامه ٔ ظهیری ص 28). رجوع به م...
-
واژههای همآوا
-
منازعت
لغتنامه دهخدا
منازعت . [ م ُ زَ / زِ ع َ ] (از ع ، اِمص ) مأخوذ از تازی ، ستیزگی و خصومت و کشاکش در برآوردن حق . ادعا و نزاع . جنگ و جدال سخت . منازعه . (از ناظم الاطباء). در چیزی کوشیدن و با کسی در برآوردن حق خود کشاکش کردن . خصومت کردن . (از غیاث ). منازعة : هم...
-
جستوجو در متن
-
سرنگیدن
لغتنامه دهخدا
سرنگیدن . [ س ِ رَ دَ ] (مص ) مباحثه و منازعه کردن . (ناظم الاطباء).
-
قال قال
لغتنامه دهخدا
قال قال . (اِ مرکب ) گفتگوی بسیار. || منازعه در گفتگو. (ناظم الاطباء).
-
چخاچخی
لغتنامه دهخدا
چخاچخی . [ چ َ چ َ ] (اِ) منازعه و مناقشه و خصومت . (ناظم الاطباء).
-
محافاة
لغتنامه دهخدا
محافاة. [ م ُ ] (ع مص ) منازعت کردن باکسی در سخن . (آنندراج ). مناقشه و منازعه . (ناظم الاطباء). پیکار کردن با کسی در سخن . (تاج المصادر بیهقی ). حافاه ؛ منازعه کرد با وی در سخن . (منتهی الارب ).
-
ستیزگی
لغتنامه دهخدا
ستیزگی . [ س ِ زَ / زِ ] (حامص )لجاجت و خصومت و منازعه و مناقشه . (ناظم الاطباء).
-
زیاط
لغتنامه دهخدا
زیاط. (ع مص ) (از «زی ط») منازعه کردن و اختلاف اصوات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
نزاع افکندن
لغتنامه دهخدا
نزاع افکندن . [ ن ِ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ایجاد خلاف و دشمنی کردن . دشمنی افکندن . کشمکش و منازعه برپا کردن .
-
ستیزندگی
لغتنامه دهخدا
ستیزندگی . [ س ِ زَ دَ /دِ ] (حامص ) خصومت و منازعه و مناقشه و لجاجت . (ناظم الاطباء). جنگ و جدال . (مجموعه ٔ مترادفات ص 112).
-
نزاع کردن
لغتنامه دهخدا
نزاع کردن . [ ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کشمکش کردن . منازعه کردن . ستیزیدن : یکی جهود و مسلمان نزاع می کردندچنانکه خنده گرفت از نزاع ایشانم .سعدی .